تاریخچه / شخصیت ها: 18 مرد و 2 زن
خرید کتاب کالیگولا
جستجوی کتاب کالیگولا در گودریدز
معرفی کتاب کالیگولا از نگاه کاربران
جذاب و خوش خوان بود. نمی دونم چرا همیشه فکر می کردم از خوندن نمایشنامه لذت نمی برم و خودم رو محروم کرده بودم از خوندن کلی کتاب خوب. اخیرا چند تا نمایشنامه خوندم و همه رو دوس داشتم.
مشاهده لینک اصلی
من خیلی کم نمایشنامه می خونم چون بهم نمی چسبن اصلا! ولی من نمایشنامه نخون این کتاب رو به همه توصیه میکنم! به هر سلیقه ای می گم حداقل یه بار این کتابو بخونید.
کرئا می گه: من علاقه و احتیاج به امنیت دارم!بیشتر مردم مثل من اند.قادر نیستند در دنیایی زندگی کنند که عجیب ترین فکر بتواند به یک دم وارد آن شود و اغلب اوقات چنان وارد واقعیت شود که دشنه ای در قلب.من هم مثل دیگران نمیخواهم در چنین دنیایی زندگی کنم
اجرای تئاترش هم تا دوشنبه این هفته که میاد تمدید شده،از دست ندید
مشاهده لینک اصلی
نمی تونم منتظر این بازی باشم، واقعا واقعا فوق العاده است!
مشاهده لینک اصلی
اولین بازی آلبر کامو، که در سال 1937 نوشته شده است اما تا سال 1945 منتشر نشده است، بخشی از چرخه ی به اصطلاح پوچ است. تراژدی با ناپدید شدن کالیگولا پس از مرگ خواهر او Drusilla آغاز می شود، که با آن او ارتباط روحانی برقرار می کند. در هنگام بازگشت به کاخ جوانان، آن را تبدیل به یک فرد مختلف، مصمم به مقابله با درد تصمیم گیری های خودسرانه و حاکم با مضمون قدرت malvadas.La، محور مرکزی از نیروی کار و همیشه حاضر، نشان می دهد که رابطه CalÃgula با دادگاه خود را از sycophants، در حال حاضر قربانیان جنون آشکار او. تنها همسر خود و خادم خود را Helicón Cesonia خود استعفا به این درمان، در حالی که پاتریسینها برنامه ریزی مرگ CalÃgula، که با مراعات اصول اخلاقی خود او احساس می کند حتی بیشتر از dioses.Siguiendo خود احکام تراژدی کلاسیک، البته با یک کامو یک بازی با گفتگوی درخشان و یک بازتاب اولیه می کند: فقدان محدودیت در اعمال آزادی منجر به شکست و تنهایی می شود. علاوه بر این، کامو ± ما می آموزد که پوچ ناراحتی اخلاقی و فیزیکی است که می آید از عدم توانایی در درک جهان اطراف ما، که CalÃgula کاریکاتوری از این مفهوم است.
مشاهده لینک اصلی
احتمالا بخش تئاتر مورد علاقه من و کار کامو که بیشتر به من دست زده بود. شگفتی، انعکاس قدرت، آزادی، مرگ. شاید خودکشی، شاید؟ و خیلی بیشتر ... کالیگولا پس از مرگ برادرش به طور کامل دیوانه شد و منطق معنایی را برای یک کل مردم تحمیل کرد و سرانجام او را به یک پایان تراژیک او می گوید وقتی که او کشته می شود \"من هنوز زنده هستم\"، به طوری که کار زندگی اش هرگز نمی میرد؛ و او نیز. مرگ کالیگولا، بقای یک شخصیت تاریخی و خلقت ادبی است؛ او حتی می دانست که برای رسیدن به محکومیت او ضروری است، او خود را \" در تاریخ کالیگولا، در تاریخ! Â ». بخش مهمی از ادبیات فرانسه؛ قطعه ای است که به سرعت خوانده می شود، اما مواد را پس از پایان به مدت طولانی پاره می کند. هر کس باید این کتاب را \"حداقل یک بار\" در زندگی خود بخواند.
مشاهده لینک اصلی
کامو عالی است! مثل همیشه
مشاهده لینک اصلی
هلیكون: خستگی داری؟ Calgalula: من خیلی راه می روم. هلیكون: بله، غیبت شما طولانی بود. (سکوت) CalÃgula ها: quê CalÃgula:: آن مشکل را به encontrarHelicon بود چه queriaHelicon: و شما به شما می خواستم CalÃgula ها: Lua.Helicon ها: quê CalÃgula: بله، من به Lua.Caligula کامو خواست دارای مزخرف به رسمیت شناخته شده و در سکوت گرانش آن را ترک نکرد. انکار جهان و انسان. هیچ چیز à © قیمتی، هیچ چیز à © مقدس، انجام £ há بیشتر juÃz بی گناهی à © جعلی حس @ @ à © راحت آرامش و سلامت لازم از مردان است. پس از همه @ غیر قابل تصور است این است که معنای این زندگی را از بین ببریم، برای دیدن دلیل ما برای ناپدید شدن. شما بدون دلیل نمی توانید زندگی کنید @ (Cherea). کامو مجددا اختراع می کند، انسانی، کالگلولا، استبدادی است که داستان از جنون دیوانه ساخته شده است. در حال حاضر این CalÃgula à © یک مرد megalómano، مجنون، البته، اما همچنین © متر منزجر و نشان می دهد که £ رسیدن ódio از برخی از شخصیت - آیا @ £ من از تو متنفرم. من فقط فکر می کنم شما مضر و بی رحمانه، خودخواه و بیهوده هستید. اما من نمی توانم از شما متنفر باشم، زیرا میدانم شما ناراضی هستید. و من نمیتوانم تو را تحقیر کنم، زیرا میدانم که شما بیگمان نیستید (Cherea)؛ â € œ (â € |) اما آنچه شما سدیم مطمئن شوید £ درجه à © این مرد می خوابد دو ساعت در شب، و در طول بقیه از آن زمان، قادر به استراحت، سرگردان گالری های پالاسیو. چه چیزی شما را سدیم میدانی £، آنچه تا کنون به شما تعجب próprio، à © چه فکر می کنید این است که برای ساعت فانی £ بیهوده نیمه های شب به بازگشت از خورشید است. بیمار؟ نه، او بیمار نیست £ A در موجودی که اختراع نام و دارو، برای úlceras که شما پوشش € alma.â (Cesónia) .در £ درجه à © واقعا روشن زمانی که جنون خود را، اما quiçá در غم و اندوه عمیق بیدار œque â € واقعی باعث می شود ماه necessáriaâ €، â € œ بسیار ساده و بسیار روشن است، شاید کمی estúpida اما دشوار است به کشف و پشتیبانی سنگین @ (و غیر ممکن به نگاه به دور، در شورش و شجاعت خود را) - مرگ CalÃgula está یک کهکشان مارپیچی نیهیلیسم مخرب حتی várias بار تأکید می کند که می کند را دارند £ عذر و بهانه ای â € œ شما می دانید که می کند £ بهانه، حتی سایه ای از یک عشق و یا تلخی melancoliaâ € بود. با این حال، جهان شما شکسته است. آیا £ há یک ماه معجزه آسا که این صرفه جویی ویزا £، این جاده کشف ساخته شده از ilusÃμes، رویاها، حواس که جلب رضایت وجود و اجازه می دهد زندگی انسان، جامعه، ایستادن هر روز، تحت فضیلت همه چیز است. این به یک اندازه کاهش می یابد. و هیچ چیز به طول می انجامد (â € œOh! این را بدانید! ما فقط دو یا سه در داستان هایی که تجربه واقعی این، ما قادر به رسیدن به این شادی demente.â € آیا ایده £ há برای بالاتر یا پایین تر CalÃgula بود.Ser خوشحال @ A بنابراین این منطق (عقل گرایان با وسیله ای که به ما اجازه می دهد حقیقت را نگاه کنیم معادل است) نشانه ای از حقیقت نیست. سازگار با امنیت یا آسایش (به یاد TAMBA © کارشناسی ارشد Admirável کار نوین جهانی را آلدوس هاکسلی) TA £ درجه محبوب توسط مردان به دلیل â € £ Oesa â €، به عنوان اعلام Cherea CalÃgula. در پایان، assiste- به یک CIE فضای © redençà £ £ تلخ آیا پالایش há، اما به رسمیت شناخته وجود دارد، به وضوح، توسط CalÃgula - گیر پر از ódio، به عنوان حفاری © متر احساس بزدلانه و ترس از آنچه که او باید با سر خود را پذیرفته است بالا - مرگ، زمانی که خودتان را از همه چیز آزاد کرده اید، هیچ چیز برای تسکین تشنگی شما نیست. پس از همه، معنی را در هیچ چیز نمی بینید. همه چیز یکسان است و همه چیز خاکستر است. \"ظاهرشناسی الهی انفرادی\" نیز به نظر میرسد، و در نهایت، همانند مسخرهآمیز و ناکافی است. Calgalula به درد عظیم انسان میپیوندد، دیگر این که با افتخار از این جدا می شود، با احساسات، ترس، لبخند و دردسرهایش: Calgalula! شما هم همینطور، شما هم مجرم هستی بیایید آنجا برویم، بیشتر یا کمتر ... اما کسی که جرأت می کند من را در این جهان بدون قاضی محکوم کند، جایی که هیچکس، هیچ کس! بی گناه است (هیجان زده، فشار بر علیه آینه.) هلیکون نمی آمد. من ماه را نخواهم داشت آه! چقدر تلخ است و باید به پایان برسد. من از پایان می ترسم (سر و صدا اسلحه). این بی گناهی است که پیروزی شما را آماده می کند. من نمی توانم در جای شما باشم ... من می ترسم پس از بدبختی دیگران، انزجار، احساس بدبختی را در روح احساس می کنید. ترک آن حتی ترس نمی گذرد این کشف عظیم که قلب را آرام می کند، دوباره کشف خواهم کرد. (او کمی عقب می کشد، به عقب به آینه نگاه می کند، آرام تر می شود، دوباره شروع به حرف زدن می کند، اما صدای پایین تر و متمرکز تر است.) این همه پیچیده است. و با این حال، همه چیز خیلی ساده است. اگر ماه داشتم، اگر عشق کافی بود، همه چیز تغییر خواهد کرد. اما کجا باید این تشنگی را خنک کنی؟ چه کت، چه خدایی به عمق دریاچه من می کند؟ (زانو و گریه.) آیا چیزی £ há در این دنیا یا بعدی، که قد من باشد. و با این حال، من می دانم، و شما آن را می دانم TAMBA © متر (گسترش میلی آمپر آنها پوند به آینه، گریه)، که به اندازه کافی برای وجود داشته اند غیر ممکن است. غیرممکن! من محدودیت های جهان را در محدوده خودم جستجو کردم. گسترش کارشناسی ارشد من £ آنها (جیغ)، من من میلی آمپر £ الکترونیکی © à گسترش به شما که جلسه، من همیشه قبل از من، و در اینجا من همیشه پر از ó هستم ...
مشاهده لینک اصلی
کتاب های مرتبط با - کتاب کالیگولا
صحنه: بیرونی
کالیگولا به بررسی مطلقیت قدرت و فاجعه استبداد می پردازد. سزار مجددا شورای خود را احضار می کند، اولین تفکر مالیاتی است. خیلی خوب، سزار می گوید، اگر مالیات ها از قلب انسان مهم تر باشد، ممکن است با خیال راحت بدون وجدان کشته شود. او منطق را به انتهای تلخ دنبال می کند. در آخرین صحنه، او کشته شده است، پایان او می دانست اجتناب ناپذیر است. "تئاتر را درخشش داغ قرمز داده است." N.Y. World Telegram & amp؛ خورشید
خرید کتاب کالیگولا
جستجوی کتاب کالیگولا در گودریدز
مشاهده لینک اصلی
من خیلی کم نمایشنامه می خونم چون بهم نمی چسبن اصلا! ولی من نمایشنامه نخون این کتاب رو به همه توصیه میکنم! به هر سلیقه ای می گم حداقل یه بار این کتابو بخونید.
کرئا می گه: من علاقه و احتیاج به امنیت دارم!بیشتر مردم مثل من اند.قادر نیستند در دنیایی زندگی کنند که عجیب ترین فکر بتواند به یک دم وارد آن شود و اغلب اوقات چنان وارد واقعیت شود که دشنه ای در قلب.من هم مثل دیگران نمیخواهم در چنین دنیایی زندگی کنم
اجرای تئاترش هم تا دوشنبه این هفته که میاد تمدید شده،از دست ندید
مشاهده لینک اصلی
نمی تونم منتظر این بازی باشم، واقعا واقعا فوق العاده است!
مشاهده لینک اصلی
اولین بازی آلبر کامو، که در سال 1937 نوشته شده است اما تا سال 1945 منتشر نشده است، بخشی از چرخه ی به اصطلاح پوچ است. تراژدی با ناپدید شدن کالیگولا پس از مرگ خواهر او Drusilla آغاز می شود، که با آن او ارتباط روحانی برقرار می کند. در هنگام بازگشت به کاخ جوانان، آن را تبدیل به یک فرد مختلف، مصمم به مقابله با درد تصمیم گیری های خودسرانه و حاکم با مضمون قدرت malvadas.La، محور مرکزی از نیروی کار و همیشه حاضر، نشان می دهد که رابطه CalÃgula با دادگاه خود را از sycophants، در حال حاضر قربانیان جنون آشکار او. تنها همسر خود و خادم خود را Helicón Cesonia خود استعفا به این درمان، در حالی که پاتریسینها برنامه ریزی مرگ CalÃgula، که با مراعات اصول اخلاقی خود او احساس می کند حتی بیشتر از dioses.Siguiendo خود احکام تراژدی کلاسیک، البته با یک کامو یک بازی با گفتگوی درخشان و یک بازتاب اولیه می کند: فقدان محدودیت در اعمال آزادی منجر به شکست و تنهایی می شود. علاوه بر این، کامو ± ما می آموزد که پوچ ناراحتی اخلاقی و فیزیکی است که می آید از عدم توانایی در درک جهان اطراف ما، که CalÃgula کاریکاتوری از این مفهوم است.
مشاهده لینک اصلی
احتمالا بخش تئاتر مورد علاقه من و کار کامو که بیشتر به من دست زده بود. شگفتی، انعکاس قدرت، آزادی، مرگ. شاید خودکشی، شاید؟ و خیلی بیشتر ... کالیگولا پس از مرگ برادرش به طور کامل دیوانه شد و منطق معنایی را برای یک کل مردم تحمیل کرد و سرانجام او را به یک پایان تراژیک او می گوید وقتی که او کشته می شود \"من هنوز زنده هستم\"، به طوری که کار زندگی اش هرگز نمی میرد؛ و او نیز. مرگ کالیگولا، بقای یک شخصیت تاریخی و خلقت ادبی است؛ او حتی می دانست که برای رسیدن به محکومیت او ضروری است، او خود را \" در تاریخ کالیگولا، در تاریخ! Â ». بخش مهمی از ادبیات فرانسه؛ قطعه ای است که به سرعت خوانده می شود، اما مواد را پس از پایان به مدت طولانی پاره می کند. هر کس باید این کتاب را \"حداقل یک بار\" در زندگی خود بخواند.
مشاهده لینک اصلی
کامو عالی است! مثل همیشه
مشاهده لینک اصلی
هلیكون: خستگی داری؟ Calgalula: من خیلی راه می روم. هلیكون: بله، غیبت شما طولانی بود. (سکوت) CalÃgula ها: quê CalÃgula:: آن مشکل را به encontrarHelicon بود چه queriaHelicon: و شما به شما می خواستم CalÃgula ها: Lua.Helicon ها: quê CalÃgula: بله، من به Lua.Caligula کامو خواست دارای مزخرف به رسمیت شناخته شده و در سکوت گرانش آن را ترک نکرد. انکار جهان و انسان. هیچ چیز à © قیمتی، هیچ چیز à © مقدس، انجام £ há بیشتر juÃz بی گناهی à © جعلی حس @ @ à © راحت آرامش و سلامت لازم از مردان است. پس از همه @ غیر قابل تصور است این است که معنای این زندگی را از بین ببریم، برای دیدن دلیل ما برای ناپدید شدن. شما بدون دلیل نمی توانید زندگی کنید @ (Cherea). کامو مجددا اختراع می کند، انسانی، کالگلولا، استبدادی است که داستان از جنون دیوانه ساخته شده است. در حال حاضر این CalÃgula à © یک مرد megalómano، مجنون، البته، اما همچنین © متر منزجر و نشان می دهد که £ رسیدن ódio از برخی از شخصیت - آیا @ £ من از تو متنفرم. من فقط فکر می کنم شما مضر و بی رحمانه، خودخواه و بیهوده هستید. اما من نمی توانم از شما متنفر باشم، زیرا میدانم شما ناراضی هستید. و من نمیتوانم تو را تحقیر کنم، زیرا میدانم که شما بیگمان نیستید (Cherea)؛ â € œ (â € |) اما آنچه شما سدیم مطمئن شوید £ درجه à © این مرد می خوابد دو ساعت در شب، و در طول بقیه از آن زمان، قادر به استراحت، سرگردان گالری های پالاسیو. چه چیزی شما را سدیم میدانی £، آنچه تا کنون به شما تعجب próprio، à © چه فکر می کنید این است که برای ساعت فانی £ بیهوده نیمه های شب به بازگشت از خورشید است. بیمار؟ نه، او بیمار نیست £ A در موجودی که اختراع نام و دارو، برای úlceras که شما پوشش € alma.â (Cesónia) .در £ درجه à © واقعا روشن زمانی که جنون خود را، اما quiçá در غم و اندوه عمیق بیدار œque â € واقعی باعث می شود ماه necessáriaâ €، â € œ بسیار ساده و بسیار روشن است، شاید کمی estúpida اما دشوار است به کشف و پشتیبانی سنگین @ (و غیر ممکن به نگاه به دور، در شورش و شجاعت خود را) - مرگ CalÃgula está یک کهکشان مارپیچی نیهیلیسم مخرب حتی várias بار تأکید می کند که می کند را دارند £ عذر و بهانه ای â € œ شما می دانید که می کند £ بهانه، حتی سایه ای از یک عشق و یا تلخی melancoliaâ € بود. با این حال، جهان شما شکسته است. آیا £ há یک ماه معجزه آسا که این صرفه جویی ویزا £، این جاده کشف ساخته شده از ilusÃμes، رویاها، حواس که جلب رضایت وجود و اجازه می دهد زندگی انسان، جامعه، ایستادن هر روز، تحت فضیلت همه چیز است. این به یک اندازه کاهش می یابد. و هیچ چیز به طول می انجامد (â € œOh! این را بدانید! ما فقط دو یا سه در داستان هایی که تجربه واقعی این، ما قادر به رسیدن به این شادی demente.â € آیا ایده £ há برای بالاتر یا پایین تر CalÃgula بود.Ser خوشحال @ A بنابراین این منطق (عقل گرایان با وسیله ای که به ما اجازه می دهد حقیقت را نگاه کنیم معادل است) نشانه ای از حقیقت نیست. سازگار با امنیت یا آسایش (به یاد TAMBA © کارشناسی ارشد Admirável کار نوین جهانی را آلدوس هاکسلی) TA £ درجه محبوب توسط مردان به دلیل â € £ Oesa â €، به عنوان اعلام Cherea CalÃgula. در پایان، assiste- به یک CIE فضای © redençà £ £ تلخ آیا پالایش há، اما به رسمیت شناخته وجود دارد، به وضوح، توسط CalÃgula - گیر پر از ódio، به عنوان حفاری © متر احساس بزدلانه و ترس از آنچه که او باید با سر خود را پذیرفته است بالا - مرگ، زمانی که خودتان را از همه چیز آزاد کرده اید، هیچ چیز برای تسکین تشنگی شما نیست. پس از همه، معنی را در هیچ چیز نمی بینید. همه چیز یکسان است و همه چیز خاکستر است. \"ظاهرشناسی الهی انفرادی\" نیز به نظر میرسد، و در نهایت، همانند مسخرهآمیز و ناکافی است. Calgalula به درد عظیم انسان میپیوندد، دیگر این که با افتخار از این جدا می شود، با احساسات، ترس، لبخند و دردسرهایش: Calgalula! شما هم همینطور، شما هم مجرم هستی بیایید آنجا برویم، بیشتر یا کمتر ... اما کسی که جرأت می کند من را در این جهان بدون قاضی محکوم کند، جایی که هیچکس، هیچ کس! بی گناه است (هیجان زده، فشار بر علیه آینه.) هلیکون نمی آمد. من ماه را نخواهم داشت آه! چقدر تلخ است و باید به پایان برسد. من از پایان می ترسم (سر و صدا اسلحه). این بی گناهی است که پیروزی شما را آماده می کند. من نمی توانم در جای شما باشم ... من می ترسم پس از بدبختی دیگران، انزجار، احساس بدبختی را در روح احساس می کنید. ترک آن حتی ترس نمی گذرد این کشف عظیم که قلب را آرام می کند، دوباره کشف خواهم کرد. (او کمی عقب می کشد، به عقب به آینه نگاه می کند، آرام تر می شود، دوباره شروع به حرف زدن می کند، اما صدای پایین تر و متمرکز تر است.) این همه پیچیده است. و با این حال، همه چیز خیلی ساده است. اگر ماه داشتم، اگر عشق کافی بود، همه چیز تغییر خواهد کرد. اما کجا باید این تشنگی را خنک کنی؟ چه کت، چه خدایی به عمق دریاچه من می کند؟ (زانو و گریه.) آیا چیزی £ há در این دنیا یا بعدی، که قد من باشد. و با این حال، من می دانم، و شما آن را می دانم TAMBA © متر (گسترش میلی آمپر آنها پوند به آینه، گریه)، که به اندازه کافی برای وجود داشته اند غیر ممکن است. غیرممکن! من محدودیت های جهان را در محدوده خودم جستجو کردم. گسترش کارشناسی ارشد من £ آنها (جیغ)، من من میلی آمپر £ الکترونیکی © à گسترش به شما که جلسه، من همیشه قبل از من، و در اینجا من همیشه پر از ó هستم ...
مشاهده لینک اصلی