این کتاب حاصل تجربیات و اندیشه های مردی است از تبار سرخپوستان آمریکای مرکزی. وی تحصیلات پزشکی خود را به پایان رسانید و در جراحی تخصص گرفت و کاملاً جذب زندگی متجدد شده بود که در اثر سانحه اتومبیل تجربه ای نزدیک به مرگ برایش پیش آمد و این تجربه زندگی او را متحول کرد او شروع به طرح پرسشهایی از خویشتن کرد و برای یافتن پاسخ ها به تمرینات شدیدی در جهت کسب مهارت در خرد باستانی اعقاب خویش پرداخت .
آنچه دون میگوئل روئیز می خواهد بگوید اینست که هریک از ما در قلمرو زندگی شخصی خویش قادریم باورهای منفی موروثی را بتدریج تغییردهیم و سهمی در تبدیل این «رویای دوزخی » به «رویای بهشتی» ایفا کنیم. وی معتقد است شما باید چهار میثاق را در زندگی خود اختیار کرده تا شاهد تحولات شگفت انگیزی باشید:
1) «با کلام خود گناه نکنید» ، چون کلام شما می تواند کل باور یک نفر را در مورد خودش در جهت مثبت یا منفی تغییر دهد
2) « هیچ چیز را به خود نگیرید » چون هیچکدام از کارهایی که دیگران می کنند به خاطر شما نیست وقتی که چیزی را به خود میگیرید خود را به رنج می اندازید و باور خود را تغییر می دهید بنابراین همواره به دنبال دل خود بروید
3) «تصورات باطل نکنید » زیرا در اینصورت تعارض درونی بسیاری ایجاد می کنید
4) « همیشه بیشترین تلاشتان را بکنید» در نتیجه زندگی پرشوری خواهید داشت و فعال و خلاق خواهید بود
خرید کتاب چهار میثاق
جستجوی کتاب چهار میثاق در گودریدز
معرفی کتاب چهار میثاق از نگاه کاربران
چهار میثاق/ دون میگوئل روئیز/ ترجمه ی نجمه عسگری/ انتشارات نسل آفتاب/ 132 صفحه/ تاریخ اتمام کتاب: چهارشنبه 14 تیر 1396
این کتاب درباره ی اعتقادات قبیله ای از سرخپوستان به نام تولتک هاست. آن ها اعتقاد دارند که قوانین ذهنی ما هستند که ما را کنترل می کنند و دلیل هرگونه حال روحی ما را قوانین ذهنی ما می دانند. پیشنهاد آن ها این است که قوانین ذهنی خود را کنار گذاشته و به چهار میثاق که در این کتاب آورده شده پایبند شویم و راه آزادی شخصی را در این می بینند. این چهار میثاق عبارتند از :1- با کلام خود گناه نکنید 2- هیچ چیز را به خود نگیرید 3- قضاوت نابجا نکنید 4- همیشه بیشترین تلاش خود را انجام دهید
این چهار میثاق ساده به نظر می آیند و شاید تکراری هم باشند اما اگر در اعمال خودت دقت کنیم می بینیم که عمل به آن ها گاهی بسیار سخت است. در کتاب به خوبی توضیح داده شده که چرا این چهار میثاق را بنای رسیدن به آزادی شخصی می داند.
در فصل های دیگر کتاب شرحی بیشتر برای رسیدن به آزادی شخصی نوشته شده و اکثرش حول همین محور تغییر عقاید قبلی و جایگزین کردن عقاید جدید است و تمرین بسیار زیاد برای این موضوع لازم است. بخشی از کتاب هم درباره ی این موضوع بود که در لحظه زندگی کنیم و هر روز طوری زندگی کنیم که گویی روز آخر عمرمان است که به نظرم توصیه ای کاملا غیرکاربردی و مضر است ! انسان مسئولیت هایی دارد و این حرف های شبه روشن فکرانه فقط برای شکم سیران که مسئولیتی بر عهده ندارند کارساز است وگرنه مگر می توان هر روز جوری زندگی کرد که گویی روز آخر است؟ پس مسئولیت ها چه می شود؟ اهداف زندگی چه می شود؟ مگر می شود هر روز زندگی را بدون فکر کردن به گذشته یا آینده گذراند؟ فرض کنیم هم بشود به نظر من که نادرست است ! این توصیه زیاده روی در بیخیالی طی کردن است ! از آن ورِ بوم افتادن است.
کتاب حرف های نسبتا تکراری ولی درست دیگری هم داشت که بدک نبودند. در کل کتاب مفیدی است چرا که عمل به این چهار میثاق حقیقتا می تواند برای انسان مفید واقع شود. بعد از خواندن کتاب سعی کردم چند روزی با دقت بیشتری این چهار میثاق را رعایت کنم و در جاهایی مفید واقع شد.
به خاطر علاقه ام به سرخپوستان، انتظار مطالب جذاب تری از این کتاب داشتم ولی آن قدر که در ذهنم بود، کتاب جالبی نبود ولی ارزش خواندن را داشت.
پوریا روشنی
مشاهده لینک اصلی
بخشی از متن کتاب
@
اهلی شدن به قدری شدید است که در دوره ای از زندگی دیگر نیازی نیست شخص دیگری ما را اهلی کند. دیگر نیازی به پدر و مادر یا مدرسه و کلیسا نیست تا ما را اهلی کنند. ما به قدری خوب تربیت شده ایم که خودمان خودمان را اهلی می کنیم. ما حیوانی هستیم که خودش خودش را اهلی می کند. حالا می توانیم با همان نظام باورهایی که به ما داده شده، خودمان را اهلی کنیم و با استفاده از همان نظارم پاداش و تنبیه، هنگامی که از قواعد نظام باورها سرپیچی می کنیم خودمان را تنبیه می کنیم؛ هنگامی که «بچه خوبی» هستیم به خودمان پاداش می دهیم
@
هیچ وقت از اینکه یه قسمت از کتاب رو توی ریویو بیارم خوشم نیومده ولی به نظرم این کتاب واقعاً نیاز داشت به اینکه حداقل @یه بخش@ خوبش رو بذارم. حدود دو سال پیش اولین باری بود که اسم این کتاب به گوشم خورد تقریباً فراموشش کرده بودم تا پاییز امسال یه نگاه به لیست کتابهایی که میخواستم بخرم انداختم و چشمم خورد بهش
محتوای این کتاب واسه من خیلی جذابه چون علاقه ی خاصی به باورهای کهن مردم جهان دارم این باورها که آدم رو به ریشه های بشریت می برن اون جایی که علم به اندازه ی امروز حرف اول رو نمیزد و تجربیات جایگاه اول جهانی رو داشتن درسهای زندگی نسل‌های مختلف... نمیدونم من همیشه محصور این جور چیزا میشم یادم میاد وقتی کتاب پیام گم گشته از مارلو مورگان رو میخوندم هم همینقد سر ذوق بودم اون کتاب درباره سرخپوستهایی نوشته شده بود که تو بیابانهای استرالیا هستن فضای داستان خیلی آدم رو تحت تأثیر قرار میداد اما این کتاب فوق العاده ست خوندش خیلی سریع انجام میشه اصن شما متوجه نمیشی کی چند ده صفحه رو پشت سر گذاشتی درسهایی که توی زندگی کاربرد دارن کارهایی که ما به صورت روزمره انجام میدیم و باهاشون به خودمون آسیب میزنیم موضوع این کتاب هستن چهار میثاقی که اگر انسان با خودش ببنده و بتونه بهشون عمل کنه باعث میشه زندگی واسش راحت تر بشه اما خب پر واضحه که عمل کردن به این چهار میثاق هم ساده نیست
@خطر اسپویل@
میثاق اول
گناه نکردن با کلام
میثاق دوم
به خود نگرفتن
میثاق سوم
دور کردن تصورات باطل از ذهن
میثاق چهارم
داشتن بیشترین تلاش
بخش آخر کتاب سه راه حل واسه ساده تر شدن عمل کردن به این میثاق هاست
در کل خلاصه ی این کتاب این هست که اگر یکمی به خودت سخت بگیری زندگیت خیلی آسون میشه اون سخت گرفتن به خودت هم بخاطر این هست که روانت آروم باشه و خب وقتی آدم روان آرومی داشته باشه مسلمه که زندگی واسش راحت تره
مشاهده لینک اصلی
این خواندن سریع جالب بود که من دیدگاه جدیدی در مورد اینکه دیگران جهان را ببینند، به دست آوردند. این کتاب به سادگی نوشته شده و بسیار تکراری است و اگر چه خلاصه، می تواند حدود 1/8 طول را داشته باشد تا نقاط قوت را بدست آورد. قطعا برخی از اقدامات خوب وجود دارد که همه ما باید برای زندگی خود اعمال کنیم. من همیشه با دنیای فردگرا روبرو میشوم، حتی اگر هدف این باشد که دیگران را دوست داشته باشم، به طوری که ممکن است برای من دشوار باشد. علاوه بر این، این کتاب با عکسهای گلدان در ادیان اصلی متفاوتی پراکنده شد، اما زمانی که آنها هیچ ماده ای نداشتند، این نیز طعم تلخ را در دهان من می گذارد. من خوشحالم که این را برای بینش به نظرات دیگران خواندم، اما نمیتوانست بینش عمیق و عمیقتری به جهان بیفزاید و با نوشتن تأثیری نداشت.
مشاهده لینک اصلی
عجیب و غریب سن روحانی بود که تقریبا به من رضایت داد، اما خیلی کوتاه بود. بخش وسط خوب بود که چطور زندگی خود را با چهار موافقت نامه تغییر دهید: بی پروا صحبت کنید، شخصیت ها را نگیرید، بهترین کارها را انجام دهید و بعضی ها هر لحظه یا چیزی را زندگی می کنند. چیزهای خوب، اما زمین شکستن و یا زمین شکستن نیست. ما همه این مسائل را می دانیم، اما به یاد می آوریم و امیدواریم به انجام آن بهتر عمل کنیم. متأسفانه آن را با چیزهای جدید سنی پایان داد. نوعی ساندویچ و درست مثل اورئو، بهترین چیزها در وسط است. بهترین کیفیت آن، این است که بسیار کوتاه است.
مشاهده لینک اصلی
چهار توافقنامه عبارتند از: 1. بی عیب و نقص با کلمه خود باشید: با صداقت صحبت کنید. فقط منظورت را بگو. اجتناب از استفاده از کلمه برای صحبت در برابر خود و یا شایعات در مورد دیگران. از قدرت کلام خود در جهت حقیقت و عشق استفاده کنید. هیچ کاری انجام نداده ای شخصا چیز دیگری به خاطر شما نیست. آنچه دیگران می گویند و انجام می دهند، یک طرح واقعیت خودشان، رویای خودشان است. هنگامی که شما به نظرات و اعمال دیگران ایمن هستید، شما قربانی درد و رنج فراوانی نخواهید شد. 3. پیشنهادی را انجام ندهید شجاعت برای پرسیدن سوالات و ابراز آنچه که واقعا میخواهید بیان کنید. برای جلوگیری از سوء تفاهم ها، غم و اندوه، با دیگران ارتباط برقرار کنید. با تنها این توافقنامه، شما می توانید زندگی خود را به طور کامل تبدیل کنید. 4. همیشه بهترین Your Best شما را از لحظه به لحظه تغییر دهید؛ هنگامی که شما سالم به نظر می رسد متفاوت است به بیمار متفاوت خواهد بود. تحت هر شرایطی، به سادگی بهترین کارها را انجام دهید و از خودکارشناسی، خود سوء استفاده و پشیمانی اجتناب خواهید کرد. از کوچک بودن کتاب یا سادگی زبان آن گریزان نباشید.
مشاهده لینک اصلی
کلمات زیبا، با ایده های عملی، برای زندگی بهتر و آزادی بیشتر. یک دوست قدیمی این کتاب را به من توصیه کرد، اما اخیرا من وقت داشتم تا آن را تمام کنم. و این باعث نگرانی من نشد. با این حال، من در ابتدا این کتاب را دوست نداشتم و نیمی از صفحات را به خود گرفتم. چهار توافق نامه شامل اصول اساسی زندگی است: با کلمه ی خود بی عیب و نقص باشد، شخصیت ها را نادیده نگیرید، پیش فرض ها را نداشته باشید، و همیشه بهترین ها را انجام دهید. من شخصا بیشترین ارتباط را با بخش نهایی مرتبط می کنم، همانطور که می دانم دقیقا با مرحله فعلی زندگی ام است. برخی از کلمات به یاد داشته باشید:Action در مورد زندگی به طور کامل. بهترین کار این است که اقدام را انجام می دهید زیرا شما آن را دوست دارید، نه به این دلیل که انتظار دارید که پاداش بگیرید. اگر ما آنچه را که انجام می دهیم دوست داریم، اگر ما همیشه بهترین ها را انجام می دهیم، ما واقعا از زندگی لذت می بریم. ما سرگرم کننده هستیم، نمی فهمیدیم، ما ناامیدی نداریم. جنگل گامپ هیچ اندیشه ای نداشت، اما او اقدام کرد. او خوشحال بود زیرا او همیشه بهترین کار را در هر کاری انجام داد. بهترین عادت را در زندگی خود انجام دهید.
مشاهده لینک اصلی
من در مورد این کتاب احساسات مختلفی دارم. فکر کردم پیام های خوبی در سراسر آن پخش شده است، اما زمان زیادی برای نوشتن نویسندگان وجود نداشت. برای من، به نظر می رسید بسیاری از جملات کوتاه با استفاده از کلمات مشابه است. به عنوان مثال، آن شروع می شود، @ آنچه که شما می بینید و شنیدن در حال حاضر چیزی جز رویای نیست. شما در حال حاضر در حال حاضر در حال خواب هستید. شما با خواب بیدار خواب میبینید. رویای عملکرد اصلی ذهن است و رویاهای ذهنی 24 ساعته در روز است. این خواب وقتی که مغز بیدار می شود، و همچنین خواب وقتی که مغز خواب است. @ من می خواهم آن را بهتر اگر آن را چیزی بیشتر شبیه، @ شما ذهن خواب را 24 ساعت در روز بیدار یا خواب. @ برخی از افکار که من دوست داشتم بود: @ ما یک تصویر از چگونگی ما باید برای پذیرفتن همه را ایجاد کنید. . . اما این تصویر واقعی نیست.همانطور که خودمان قضاوت می کنیم، بدترین قاضی است که همیشه وجود داشته است.. . . هیچکس تا به حال شما را بیش از شما سوءاستفاده نکرده است.چیزهایی که شخصا به دست میآید، حداکثر بیان خودخواهی است؛ زیرا ما فرض را بر این میگذاریم که همه چیز در مورد من است. @ شما میدانید که وقتی آنها را دیدید کسی را ببخشید واکنش احساسی داشته باشید. @
مشاهده لینک اصلی
کتاب های مرتبط با - کتاب چهار میثاق
آنچه دون میگوئل روئیز می خواهد بگوید اینست که هریک از ما در قلمرو زندگی شخصی خویش قادریم باورهای منفی موروثی را بتدریج تغییردهیم و سهمی در تبدیل این «رویای دوزخی » به «رویای بهشتی» ایفا کنیم. وی معتقد است شما باید چهار میثاق را در زندگی خود اختیار کرده تا شاهد تحولات شگفت انگیزی باشید:
1) «با کلام خود گناه نکنید» ، چون کلام شما می تواند کل باور یک نفر را در مورد خودش در جهت مثبت یا منفی تغییر دهد
2) « هیچ چیز را به خود نگیرید » چون هیچکدام از کارهایی که دیگران می کنند به خاطر شما نیست وقتی که چیزی را به خود میگیرید خود را به رنج می اندازید و باور خود را تغییر می دهید بنابراین همواره به دنبال دل خود بروید
3) «تصورات باطل نکنید » زیرا در اینصورت تعارض درونی بسیاری ایجاد می کنید
4) « همیشه بیشترین تلاشتان را بکنید» در نتیجه زندگی پرشوری خواهید داشت و فعال و خلاق خواهید بود
خرید کتاب چهار میثاق
جستجوی کتاب چهار میثاق در گودریدز
این کتاب درباره ی اعتقادات قبیله ای از سرخپوستان به نام تولتک هاست. آن ها اعتقاد دارند که قوانین ذهنی ما هستند که ما را کنترل می کنند و دلیل هرگونه حال روحی ما را قوانین ذهنی ما می دانند. پیشنهاد آن ها این است که قوانین ذهنی خود را کنار گذاشته و به چهار میثاق که در این کتاب آورده شده پایبند شویم و راه آزادی شخصی را در این می بینند. این چهار میثاق عبارتند از :1- با کلام خود گناه نکنید 2- هیچ چیز را به خود نگیرید 3- قضاوت نابجا نکنید 4- همیشه بیشترین تلاش خود را انجام دهید
این چهار میثاق ساده به نظر می آیند و شاید تکراری هم باشند اما اگر در اعمال خودت دقت کنیم می بینیم که عمل به آن ها گاهی بسیار سخت است. در کتاب به خوبی توضیح داده شده که چرا این چهار میثاق را بنای رسیدن به آزادی شخصی می داند.
در فصل های دیگر کتاب شرحی بیشتر برای رسیدن به آزادی شخصی نوشته شده و اکثرش حول همین محور تغییر عقاید قبلی و جایگزین کردن عقاید جدید است و تمرین بسیار زیاد برای این موضوع لازم است. بخشی از کتاب هم درباره ی این موضوع بود که در لحظه زندگی کنیم و هر روز طوری زندگی کنیم که گویی روز آخر عمرمان است که به نظرم توصیه ای کاملا غیرکاربردی و مضر است ! انسان مسئولیت هایی دارد و این حرف های شبه روشن فکرانه فقط برای شکم سیران که مسئولیتی بر عهده ندارند کارساز است وگرنه مگر می توان هر روز جوری زندگی کرد که گویی روز آخر است؟ پس مسئولیت ها چه می شود؟ اهداف زندگی چه می شود؟ مگر می شود هر روز زندگی را بدون فکر کردن به گذشته یا آینده گذراند؟ فرض کنیم هم بشود به نظر من که نادرست است ! این توصیه زیاده روی در بیخیالی طی کردن است ! از آن ورِ بوم افتادن است.
کتاب حرف های نسبتا تکراری ولی درست دیگری هم داشت که بدک نبودند. در کل کتاب مفیدی است چرا که عمل به این چهار میثاق حقیقتا می تواند برای انسان مفید واقع شود. بعد از خواندن کتاب سعی کردم چند روزی با دقت بیشتری این چهار میثاق را رعایت کنم و در جاهایی مفید واقع شد.
به خاطر علاقه ام به سرخپوستان، انتظار مطالب جذاب تری از این کتاب داشتم ولی آن قدر که در ذهنم بود، کتاب جالبی نبود ولی ارزش خواندن را داشت.
پوریا روشنی
مشاهده لینک اصلی
بخشی از متن کتاب
@
اهلی شدن به قدری شدید است که در دوره ای از زندگی دیگر نیازی نیست شخص دیگری ما را اهلی کند. دیگر نیازی به پدر و مادر یا مدرسه و کلیسا نیست تا ما را اهلی کنند. ما به قدری خوب تربیت شده ایم که خودمان خودمان را اهلی می کنیم. ما حیوانی هستیم که خودش خودش را اهلی می کند. حالا می توانیم با همان نظام باورهایی که به ما داده شده، خودمان را اهلی کنیم و با استفاده از همان نظارم پاداش و تنبیه، هنگامی که از قواعد نظام باورها سرپیچی می کنیم خودمان را تنبیه می کنیم؛ هنگامی که «بچه خوبی» هستیم به خودمان پاداش می دهیم
@
هیچ وقت از اینکه یه قسمت از کتاب رو توی ریویو بیارم خوشم نیومده ولی به نظرم این کتاب واقعاً نیاز داشت به اینکه حداقل @یه بخش@ خوبش رو بذارم. حدود دو سال پیش اولین باری بود که اسم این کتاب به گوشم خورد تقریباً فراموشش کرده بودم تا پاییز امسال یه نگاه به لیست کتابهایی که میخواستم بخرم انداختم و چشمم خورد بهش
محتوای این کتاب واسه من خیلی جذابه چون علاقه ی خاصی به باورهای کهن مردم جهان دارم این باورها که آدم رو به ریشه های بشریت می برن اون جایی که علم به اندازه ی امروز حرف اول رو نمیزد و تجربیات جایگاه اول جهانی رو داشتن درسهای زندگی نسل‌های مختلف... نمیدونم من همیشه محصور این جور چیزا میشم یادم میاد وقتی کتاب پیام گم گشته از مارلو مورگان رو میخوندم هم همینقد سر ذوق بودم اون کتاب درباره سرخپوستهایی نوشته شده بود که تو بیابانهای استرالیا هستن فضای داستان خیلی آدم رو تحت تأثیر قرار میداد اما این کتاب فوق العاده ست خوندش خیلی سریع انجام میشه اصن شما متوجه نمیشی کی چند ده صفحه رو پشت سر گذاشتی درسهایی که توی زندگی کاربرد دارن کارهایی که ما به صورت روزمره انجام میدیم و باهاشون به خودمون آسیب میزنیم موضوع این کتاب هستن چهار میثاقی که اگر انسان با خودش ببنده و بتونه بهشون عمل کنه باعث میشه زندگی واسش راحت تر بشه اما خب پر واضحه که عمل کردن به این چهار میثاق هم ساده نیست
@خطر اسپویل@
میثاق اول
گناه نکردن با کلام
میثاق دوم
به خود نگرفتن
میثاق سوم
دور کردن تصورات باطل از ذهن
میثاق چهارم
داشتن بیشترین تلاش
بخش آخر کتاب سه راه حل واسه ساده تر شدن عمل کردن به این میثاق هاست
در کل خلاصه ی این کتاب این هست که اگر یکمی به خودت سخت بگیری زندگیت خیلی آسون میشه اون سخت گرفتن به خودت هم بخاطر این هست که روانت آروم باشه و خب وقتی آدم روان آرومی داشته باشه مسلمه که زندگی واسش راحت تره
مشاهده لینک اصلی
این خواندن سریع جالب بود که من دیدگاه جدیدی در مورد اینکه دیگران جهان را ببینند، به دست آوردند. این کتاب به سادگی نوشته شده و بسیار تکراری است و اگر چه خلاصه، می تواند حدود 1/8 طول را داشته باشد تا نقاط قوت را بدست آورد. قطعا برخی از اقدامات خوب وجود دارد که همه ما باید برای زندگی خود اعمال کنیم. من همیشه با دنیای فردگرا روبرو میشوم، حتی اگر هدف این باشد که دیگران را دوست داشته باشم، به طوری که ممکن است برای من دشوار باشد. علاوه بر این، این کتاب با عکسهای گلدان در ادیان اصلی متفاوتی پراکنده شد، اما زمانی که آنها هیچ ماده ای نداشتند، این نیز طعم تلخ را در دهان من می گذارد. من خوشحالم که این را برای بینش به نظرات دیگران خواندم، اما نمیتوانست بینش عمیق و عمیقتری به جهان بیفزاید و با نوشتن تأثیری نداشت.
مشاهده لینک اصلی
عجیب و غریب سن روحانی بود که تقریبا به من رضایت داد، اما خیلی کوتاه بود. بخش وسط خوب بود که چطور زندگی خود را با چهار موافقت نامه تغییر دهید: بی پروا صحبت کنید، شخصیت ها را نگیرید، بهترین کارها را انجام دهید و بعضی ها هر لحظه یا چیزی را زندگی می کنند. چیزهای خوب، اما زمین شکستن و یا زمین شکستن نیست. ما همه این مسائل را می دانیم، اما به یاد می آوریم و امیدواریم به انجام آن بهتر عمل کنیم. متأسفانه آن را با چیزهای جدید سنی پایان داد. نوعی ساندویچ و درست مثل اورئو، بهترین چیزها در وسط است. بهترین کیفیت آن، این است که بسیار کوتاه است.
مشاهده لینک اصلی
چهار توافقنامه عبارتند از: 1. بی عیب و نقص با کلمه خود باشید: با صداقت صحبت کنید. فقط منظورت را بگو. اجتناب از استفاده از کلمه برای صحبت در برابر خود و یا شایعات در مورد دیگران. از قدرت کلام خود در جهت حقیقت و عشق استفاده کنید. هیچ کاری انجام نداده ای شخصا چیز دیگری به خاطر شما نیست. آنچه دیگران می گویند و انجام می دهند، یک طرح واقعیت خودشان، رویای خودشان است. هنگامی که شما به نظرات و اعمال دیگران ایمن هستید، شما قربانی درد و رنج فراوانی نخواهید شد. 3. پیشنهادی را انجام ندهید شجاعت برای پرسیدن سوالات و ابراز آنچه که واقعا میخواهید بیان کنید. برای جلوگیری از سوء تفاهم ها، غم و اندوه، با دیگران ارتباط برقرار کنید. با تنها این توافقنامه، شما می توانید زندگی خود را به طور کامل تبدیل کنید. 4. همیشه بهترین Your Best شما را از لحظه به لحظه تغییر دهید؛ هنگامی که شما سالم به نظر می رسد متفاوت است به بیمار متفاوت خواهد بود. تحت هر شرایطی، به سادگی بهترین کارها را انجام دهید و از خودکارشناسی، خود سوء استفاده و پشیمانی اجتناب خواهید کرد. از کوچک بودن کتاب یا سادگی زبان آن گریزان نباشید.
مشاهده لینک اصلی
کلمات زیبا، با ایده های عملی، برای زندگی بهتر و آزادی بیشتر. یک دوست قدیمی این کتاب را به من توصیه کرد، اما اخیرا من وقت داشتم تا آن را تمام کنم. و این باعث نگرانی من نشد. با این حال، من در ابتدا این کتاب را دوست نداشتم و نیمی از صفحات را به خود گرفتم. چهار توافق نامه شامل اصول اساسی زندگی است: با کلمه ی خود بی عیب و نقص باشد، شخصیت ها را نادیده نگیرید، پیش فرض ها را نداشته باشید، و همیشه بهترین ها را انجام دهید. من شخصا بیشترین ارتباط را با بخش نهایی مرتبط می کنم، همانطور که می دانم دقیقا با مرحله فعلی زندگی ام است. برخی از کلمات به یاد داشته باشید:Action در مورد زندگی به طور کامل. بهترین کار این است که اقدام را انجام می دهید زیرا شما آن را دوست دارید، نه به این دلیل که انتظار دارید که پاداش بگیرید. اگر ما آنچه را که انجام می دهیم دوست داریم، اگر ما همیشه بهترین ها را انجام می دهیم، ما واقعا از زندگی لذت می بریم. ما سرگرم کننده هستیم، نمی فهمیدیم، ما ناامیدی نداریم. جنگل گامپ هیچ اندیشه ای نداشت، اما او اقدام کرد. او خوشحال بود زیرا او همیشه بهترین کار را در هر کاری انجام داد. بهترین عادت را در زندگی خود انجام دهید.
مشاهده لینک اصلی
من در مورد این کتاب احساسات مختلفی دارم. فکر کردم پیام های خوبی در سراسر آن پخش شده است، اما زمان زیادی برای نوشتن نویسندگان وجود نداشت. برای من، به نظر می رسید بسیاری از جملات کوتاه با استفاده از کلمات مشابه است. به عنوان مثال، آن شروع می شود، @ آنچه که شما می بینید و شنیدن در حال حاضر چیزی جز رویای نیست. شما در حال حاضر در حال حاضر در حال خواب هستید. شما با خواب بیدار خواب میبینید. رویای عملکرد اصلی ذهن است و رویاهای ذهنی 24 ساعته در روز است. این خواب وقتی که مغز بیدار می شود، و همچنین خواب وقتی که مغز خواب است. @ من می خواهم آن را بهتر اگر آن را چیزی بیشتر شبیه، @ شما ذهن خواب را 24 ساعت در روز بیدار یا خواب. @ برخی از افکار که من دوست داشتم بود: @ ما یک تصویر از چگونگی ما باید برای پذیرفتن همه را ایجاد کنید. . . اما این تصویر واقعی نیست.همانطور که خودمان قضاوت می کنیم، بدترین قاضی است که همیشه وجود داشته است.. . . هیچکس تا به حال شما را بیش از شما سوءاستفاده نکرده است.چیزهایی که شخصا به دست میآید، حداکثر بیان خودخواهی است؛ زیرا ما فرض را بر این میگذاریم که همه چیز در مورد من است. @ شما میدانید که وقتی آنها را دیدید کسی را ببخشید واکنش احساسی داشته باشید. @
مشاهده لینک اصلی