کتاب هنر عشق ورزیدن

اثر اریک فروم از انتشارات مروارید - مترجم: پوری سلطانی-بهترین کتاب ها و نمایشنامه های فلسفی

The fiftieth Anniversary Edition of the groundbreaking international bestseller that has shown millions of readers how to achieve rich, productive lives by developing their hidden capacities for love

Most people are unable to love on the only level that truly matters: love that is compounded of maturity, self-knowledge, and courage. As with every art, love demands practice and concentration, as well as genuine insight and understanding.

In his classic work, The Art of Loving, renowned psychoanalyst and social philosopher Erich Fromm explores love in all its aspects—not only romantic love, steeped in false conceptions and lofty expectations, but also brotherly love, erotic love, self-love, the love of God, and the love of parents for their children.


خرید کتاب هنر عشق ورزیدن
جستجوی کتاب هنر عشق ورزیدن در گودریدز

معرفی کتاب هنر عشق ورزیدن از نگاه کاربران
The Art of Loving, Erich Fromm
The Art of Loving is a 1956 book by psychoanalyst and social philosopher Erich Fromm, which was published as part of the World Perspectives Series edited by Ruth Nanda Anshen. In this work, Fromm develops his perspective on human nature, from his earlier work, Escape from Freedom and Man for Himself – principles which he revisits in many of his other major works.
تاریخ نخستین خوانش: دز یکی از روزها سال 1974 میلادی
عنوان: هنر عشق ورزیدن؛ نویسنده: اریش فروم؛ مترجم: پوری سلطانی؛ تهران، امیرکبیر، 1348؛ در 235 ص؛ موضوع: عشق - قرن
آن که هیچ نمیداند، به چیزی عشق نمیورزد، آن که عشق میورزد بیگمان چیزی میداند. بسیار یاد گرفتم از خواندن دوباره اش، همیشه آفرین بر هنر عشق، درک و تمیز جدائی و وصال، نسخه مرداد ماه سال 1353 هجری خورشیدی با گفتاری از مجید رهنما. ا. شربیانی

مشاهده لینک اصلی
تعريف ما
حتما كارتونها و فيلم هاى عاشقانه ى كليشه اى رو ديدين.همونايى كه عاشق فقط با يك نگاه،يك دل نه صد دل شيفته و دلداده ى معشوق ميشه و بعد از گذروندن كلى كشمكش و مانعى كه فيلمنامه نويس سر راهشون ميذاره بالاخره بهم ميرسن و آخر داستان هم @براى هميشه به خوبى و خوشى در كنار هم زندگى ميكنن@.خُب تصوير انسان امروزى از عشق چيه؟آيا اين نيست كه @عشق يك احساس شديد دوست داشتنه كه خيلى شانسى و يهويى از خودش رونمايى ميكنه و اگه باز خيلى خوش شانس باشيم،احساسات عاشقانمون خود به خود موندگار ميشه و باعث ميشه ما و معشوقمون تا هميشه به خوبى و خوشى به زندگى ادامه بديم.@؟يا شايدم عشق رو صرفا در احساسات جنسى خلاصه مى كند؟حتى برخى كلا عشق را مانند يك عامل خطرناك در وجود خود قرنطينه مى كنند و منطق و خِرد را به خيال خود جايگزين مى كنند!آيا جايگاه عشق صرفا در حد يه احساسه؟آيا عشق پديده اى خود به خوديست؟منشأ آن چيست؟آيا فقط يكبار اتفاق ميفتد؟
تعريف يك اومانيست
اريش فروم نظرات جالبى دارد.ما در فرهنگى مصرف گرا زندگى مى كنيم؛فرهنگى كه در آن تمركز بر معامله و خريد و فروش كالا ست و افراد در مواجهه با افراد ديگر،منفعت و ضرر خود را اولويت قرار مى دهند.عشق نيز تحت تاثير اين رويكرد به مثابه يك قرارداد تجارى و يا كار گروهى درآمده و به انحطاط كشيده شده ست.وقتى عشق را مى يابيم از منفعت خود شادمان مى شويم،جذابيتى را احساس مى كنيم كه در واقع ناشى از كشش هاى جنسى ست و پس از اولين آميزش،از محو شدن جذابيت عشق سرخورده مى شويم.فروم مى گويد ارزش عشق بالاتر ازين حرفاست.اساسا عشق يك پاسخ وجوديست.پاسخى به وانهادگى و جدايى انسان از طبيعت و هستى،پاسخى كه انسان را از تنهايى هستى شناسانه اش به وصال مى رساند.عشق ،يكى شدن است و در حين حال آزاد بودن،دادن است و بخشيدن-و نه صرفا گرفتن-.قبل از هر چيز نياز هست كه عشق را دسته بندى كنيم.چرا كه مثلا ماهيت و كاركرد @عشق بى قيد و شرط مادر@ با @عشق مشروط پدر@ در باطنِ امر، متفاوت است و يا @عشق برادرانه@ تفاوتى بنيادين را نسبت به @عشق به خود@ يا @عشق به خدا@ شامل مى شود.اما ازين ها مهمتر اينست كه بدانيم،عشق پديده اى شانسى يا خود به خودى نيست.هنر و مهارتى ست كه بايد با تمرين و ممارست پرورده شود.اما تمرين عشق ديگر چيست؟آيا به اين معنى ست كه خود را مدام وادار كنيم كه عاشق اين و آن شويم و ديگران را به مثابه ى كيسه بوكس يا حريف تمرينى بپندازيم؟نه،در واقع تمارين آن كوچكترين شباهتى در ظاهر به عشق ندارند.اريش فروم،هنر و مهارت عشق را در زمره ى ديگر هنر ها مى پندارد و مى گويد كه داشتن انضباط، بردبارى، علاقه، ايمان و ... از عوامل كليدى تمرين هر هنرى -مثل عشق- هستند.عشق از نظر فروم،٤ بخش كليدى دارد:مراقبت از عشق و معشوق خود،مسئوليت پذيرى نسبت به نياز هاى معشوق و واكنش مطلوب به آن،احترام به محبوب خود و پذيرفتن او-همان طورى كه هست- و نهايتا آگاهى از احوالات و نياز هاى او كه در حقيقت زيستن در لحظه را مى طلبد.
نقاط ضعف
به نظرم كتاب در بخش نظرى عشق،يعنى در تعريف چيستى و كاركرد و انواع عشق و همينطور وضع عشق در جامعه امروزى فوق العاده عمل مى كند.اما در قسمت عملى و تمرينى،كمى سربسته به موضوع ميپردازد.نكته ى مثبت كتاب اينست كه اريش فروم هم در روانكاوى،هم در روانشناسى،هم در جامعه شناسى و هم در فلسفه اشراف كاملى دارد و كاملا عميق و ريشه اى به موضوع عشق ميپردازد.اما در راه واكاوى ريشه ها،گاهى آنقدر پيش مى رود و زياده روى مى كند كه كاملا از اصل مسئله جدا مى افتد و به حاشيه مى رود و مى توانست خيلى خلاصه و موجز تر بررسى ها را انجام دهد.در مجموع تجربه ى خيلى خوبى بود.

مشاهده لینک اصلی
اگر مادرم جورج این کتاب را توصیه نکرده است، هیچ شکی در آن نیست که من آن را بخوانم. ارتباطی عجیب و غریب با عشق دارد - که در آن من فکر می کنم که جامعه ما به شدت از آن غفلت کرده است. شما می توانید با فکر کردن به این که اگر شما در جامعه ما در عشق نبودید، می توانید چیزی را به سختی با شما اشتباه بگیرید. هرگز فکر نکنید که این مفهوم به طور دائم در عشق \"در جهان است که در آن اغلب اغلب با اشتیاق به اشتیاق - کابوس نیست که ارزش زندگی است. همانطور که من به جورج گفت:\" من می توانم بفهمم که چرا مردم به جای جنسیت برای جنسیت تصمیم می گیرند، نه عشق. عهد عتیق از عشق خیلی سنگین است. این چیزی است که من به طور کلی آن را کتاب \"تخته سفید\" می نامم. یک کتاب که در آن کسی یک اصطلاح غنی را به معنای \"عشق\" در این مورد انتخاب کرده است، اما دیگران در مورد شهوت یا قطعات بدن انسان خواندنی هستند و با آن کار می کنند. جرمین گرر در لحظه ای به نام خشم من اعتقاد دارد، هرچند که او به راحتی می توانست یکی از آن ها را به نام خشمگینانه خشمگین کند. همه نوع عاشق شدن، Love Brotherly، عشق رمانتیک، عشق مذهبی، مادرانه Loveâ € | همانطور که گفتم، یک کتاب سفید درخت که در آن یک نقشه بزرگ مغز به prose مستمر پوشیده شده است.این همه باعث می شود کتاب به صدا بسیار جالب تر از آن که من در واقع آن را پیدا کردم - اما من می خواهم به شما یک ایده از برخی از نارضایتی من نیز بدهد. من ذکر کردم که فورمم را به کسی که در کار بود خواند و از او پرسید که آیا فروم است. من گفتم، \"من حدس می زنم او کمی از مارکسیست فروید است که علاقه مند به بودیسم است.\" دوست من به لحظه لحظه ای به من نگاه کرد و گفت: \"بله، دقیقا نمی دانم، â € ~ پیک من و خواندن فقط \". من نمی دانستم که او چه کتاب نامیده شد. وقتی من از همسرم جدا شد، یک دوست بسیار عزیز من پیشنهاد کرد که من یک کتاب به نام خوانده شده، کشیدن رشته های خود را من در شورای شهر مشغول به کار بودم و لوکس توانستم روی میزم به کامپیوتر برگردم، یک کتاب را از کتابخانه شهر بفرستم و آن را در روز بعد در میز من ظاهر کنم. چندین لذت جالب در زندگی وجود دارد. به هر حال، این کتاب ظاهر شد و رنگین کمان در پوشش بود ... من به او گفتم که من فکر نمی کنم می توانم این کتاب را بخوانم. مشکل این است که من نیاز به خواندن آن بیشتر در حمل و نقل عمومی - و یک رنگین کمان، منظورم عیسی است. من به او گفتم، \"نگاه کنید، عنوان بد به اندازه کافی است، اما حداقل من می توانم وانمود کنم که من فکر کردم آن است که در مورد استمناء است، اما یک رنگین کمان\" برای یک رنگین کمان، بهانه ای نیست، مگر اینکه کتاب چیزی شبیه به نام، کلاسیک Gay Shortstories.â € یک مشکل بسیار مشابه با یک کتاب به نام \"هنر عشق\" وجود دارد. یکی انتظار می رود که توسط هیو Heffner و یا دکتر Shagalot نوشته شده است. سوال این است که عشق است؟ آیا این یک احساس دلپذیر یا هنر است و بنابراین چیزی که یاد بگیرد و در طول زمان بهتر شود؟ فرم اشاره می کند که عمدتا ما به این نتیجه می رسیم که اگر عشق حس «چیزی است که به ما می رسد و ما عمدتا هیچ کنترلی نداریم. ما معتقدیم عشق چیزی است که فقط وجود دارد. ما نمی توانیم کمک کنیم که چه کسی دوستمان داریم، نمی توانیم کمک کنیم که ما از عشق فرار کنیم و ما اساسا بر این باوریم که کسی وجود دارد که فقط برای ما مناسب است. هیچ تلاشی در درک عشق وجود ندارد - در واقع تلاش به این معنی است که دو نفر واقعا برای هر یک از دیگران کار می کنند و تنها عشق عشق تنها عشق است. ما نگاهی به فرهنگ های دیگر که در آن ازدواج ها \"آرایش شده\" است، نگاه می کنیم و اگرچه من نمی توانم ازدواج دخترانم را تنظیم کنم، در مورد \"برتری آشکار\" ازدواج برای â € ~loveâ € ™. مشکل اصلی ازدواج های مرتب شده برای من، عدم امکان عشق در این نوع ازدواج نیست. - ازدواج های مرتب شده در زندگی من، خیلی بیشتر از آنچه که ما معمولا در نظر می گیریم، درگیر شده ایم. در تفسیر استاندارد غرب ما یا توطئه برای ده ها کارتون دیزنی. مشکل واقعی این است که چگونه زنان در چنین شرایطی ازدواج می کنند مانند طلاق. دشوار است بدانیم که چگونه می توان از آن در «ازدواج های مرتب شده» اجتناب کرد؟ اگر چه در ناحیه خاکستری بزرگ بین زوج های سیاه و سفید ازدواج برای عشق وجود دارد با دوستان و مادران هر کسی که می توانید دستان خود را به دست آورید تا به قفسه و دیگر سایه ها برسید. یکی از چیزهایی که من جالب ترین و شاید یکی از ایده های درخشان ترین این کتاب، صحبت او در مورد عشق به خدا بود. او به زودی می گوید: \"در الهیات متداول غرب، تلاش برای شناختن خدا از طریق تفکر، برای بیان اظهارات درباره خدا ساخته شده است. فرض بر این است که من می توانم در فکر من خدا را بشناسم. در عرفان، نتیجۀ نتیجه ی یکپارچگی، تلاش برای شناخت خدا از طریق تفکر است و آن را با تجربه ی اتحاد با خدا جایگزین می کند که در آن هیچ اتاق بیشتری وجود ندارد و نیازی به آن نیست \"برای دانستن در مورد خدا.\" عشق به شخص دیگری - به ویژه برای یک همفکر زندگی (به عنوان حدس می زنم امروز نامیده می شود) دوست دارم - کاملا شبیه این عشق خداوند است، عشق به عنوان خالق با خدا. فروم مکررا می گوید که بیشترین میل ما (اینکه ما آن را می شناسیم یا نه) وحدت با دیگری است. برای ...

مشاهده لینک اصلی
سوال معمولی: عشق چیست؟ اریم فروم این را در این کتاب توضیح می دهد، اما برای یک فرد تنها یک فرد به عنوان صاحب حقیقت به یک نوع پاسخ در این موضوع بسیار دشوار است. فرضیه او و همچنین تأکیدات جالب توجه است. چندین نوع از عشق و احساس خالص، چیزی است که در این جامعه معاصر از دست داده ایم، شاید به دلیل جهانی شدن، بار کاری، کمبود وقت یا هر چیز دیگری. عشق، هنر بودن، همچنین دارای ارزش تاریخی، فرهنگی و اجتماعی است. عشق از دیدگاه های مختلف تماشا کرد. بعضی چیزهایی که با آن موافق نیستند و یا به نظر من خیلی عجیب و غریب است، اما همیشه جالب است که به نکات دیگر نگاه کنیم. توصیه می شود؟ بله، این باعث می شود که عشق به نظر برسد، شاید من آن را قبلا ندیده بودم و از آن، سردی آن را تحلیل می کردم.

مشاهده لینک اصلی
این کتاب این ایده را تایید می کند که خواندن یک ابزار اساسی در زندگی یک زندگی خوب است، و در واقع بهتر است. مطالعه هنر عشق در درون من طوفان های طولانی دراز کشیدن برای درک مساله عشق به شیوه ای ملموس و روشن فروم did.In این کتاب، فروم ادعا میکند که عشق به شکوفایی انسان ضروری است وlove بقا پاسخ به این مشکل وجود انسان است که او مورد بحث @ رک و پوست کنده و با صراحت نظریه خود را از عشق در همه ابعاد آن: نه تنها عشق رمانتیک، بنابراین در مفهوم غلط، اما همچنین عشق به پدر و مادر برای کودکان، عشق برادرانه، عشق وابسته به عشق شهوانی، خود عشق و عشق به خدا. او معتقد است که یادگیری عشق، نیاز به مراقبت، مسئولیت، احترام و دانش دارد تا هنر عشق را به عنوان استعاره قرار دهد. همچنین در مورد فروپاشی عشق در جامعه غربی معاصر می نویسد: او خستگی ناپذیر تاکید کرد که در جامعه مدرن غربی â œthe € اجتماعی آسیب شناسی loveâ € الگو، در نتیجه، عشق را در اشکال او را توصیف یک پدیده نسبتا نادر در جامعه سرمایه داری است، و به این جایگاه آن توسط تعدادی از اشکال شبه عشق گرفته شده اریک فروم معتقد است که عشق اسم یا جسم نیست، بلکه فعل یا عمل، نحوه تمرین عشق شما بستگی به رویکرد و درک شما از موجودیت دارد. مشکلات زندگی شما و در عین حال، یکپارچگی را که به عنوان یک انسان تجربه می کنید، تعیین می کند. به معنای عملی تر، خواندن هنر دوست داشتنی می تواند به شما کمک کند که به شما کمک کند که هنر زندگی را نیز یاد بگیرید. \"\" عزت تصمیم است، قضاوت است، وعده ای است. \" اگر عشق فقط یک احساس بود، برای وعده عشق به یکدیگر برای همیشه وجود ندارد. احساس می کند و ممکن است برود. چگونه می توانم قضاوت کنم که برای همیشه باقی خواهد ماند، زمانی که عمل من قضاوت و تصمیم گیری را دربر نگیرد. \"انسان مدرن خود را تبدیل به یک کالا کرده است؛ او انرژی زندگی خود را به عنوان یک سرمایه گذاری که او باید بالاترین سود را به دست آورد، با توجه به موقعیت و موقعیت خود در بازار شخصیت، تجسم می کند. او از خود، از هموطنان خود و از طبیعت بیگانه است. هدف اصلی او تبادل سودمند از مهارت ها، دانش و خود، خود @ @ personality package @ با دیگران است که به همان اندازه قصد تبادل عادلانه و سودآور را دارند. زندگی بدون هدف به جز حرکت حرکت، هیچ اصل به جز یکی از تبادل عادلانه، بدون رضایت به جز یکی به مصرف است.

مشاهده لینک اصلی
خدای من، این سیگار کشیدن چیه؟ کسی که به من نزدیک بود من را آگاه کرد که این کتاب وجود داشته است و بنابراین از کنجکاوی، تصمیم گرفتم کتاب را از کتابخانه بگیرم و آن را بخوانم. من 2 روز طول کشید، و واقعا، از هر دلیلی از این کتاب متنفر بودم، به دلایل مختلفی که زیر آن را شرح خواهم داد. اما ابتدا اجازه دهید به شما بگویم که این کتاب چیست. به نظر می رسد این غیر داستانی است. این توسط اریک فروم، یک روانشناس اجتماعی برجسته آلمانی که متعلق به مدرسه فرانکفورت است، همچنین به عنوان طرفداران نظریه انتقادی شناخته می شود، نوشته شده است. و در این کتاب، فروم نظریه خود را از عشق، و چگونه آن یک هنر است. همانند سایر هنرها، مانند نقاشی و مجسمه سازی، ادعا می کند عشق دارای دو بخش است: نظریه و عمل. این کتاب به این ترتیب تقسیم شده است. در بخش تئوری، او بیش از پنج نوع مختلف عشق را می پردازد: عشق برادرانه، عشق مادری، عشق وابسته به عشق شهوانی، عشق ورزیدن و عشق به خدا. او توابع مختلف این انواع مختلف و ویژگی های مختلف آن را توضیح می دهد. و در بخش تمرین، او اساسا عوامل متعددی را که بر عمل عشق تاثیر می گذارد و تأثیر می گذارد را فراهم می کند. بنابراین، کجا شروع کنم که انتقاد از این کار را آغاز کنم؟ اول از همه، من عمیقا از این واقعیت که استدلال های او در طول خطوط گمانه زنی متنفر است متنفر بود. من همه را برای تجربهگرایی هستم، و او تمام این ادعاهای بزرگ که هرگز با شواهد ثابت نشده است، همه در سراسر کتاب است. او ادعا می کند که در مورد تفاوت بین عشق مادری و پدر و مادر، در مورد اهمیت تقسیم زن و مرد، درباره مادران و غریزه، اما همه استدلال هایش حدس و گمان است و نه به واقع شواهد تجربی آن را پشتیبانی می کند. من یک دانشمند با مشکلات زیادی مواجه هستم. همچنین فکر می کنم که او از یک تعصب فرهنگی رنج می برد؛ در این که در فرهنگ های اروپایی، حداقل عاشق یک مفهوم است که در واقع به چیزهای مختلفی اشاره می کند که تقریبا به انواع @ از عشق. با این حال، من فکر می کنم که این تنها یک تصادف زبان است که انگلیسی ها یک کلمه برای اشاره به همه آن ها دارند، که این توهم را نشان می دهد که تمام این مفاهیم در ارتباط با یکدیگر هستند و عظمت عواطف انسانی را تشکیل می دهند. با این حال، به سادگی باید به فرهنگ های دیگر نگاه کنید، و متوجه خواهید شد که در واقع کلمات متفاوتی وجود دارند که به این @ types @ of love اشاره می کنند. به عنوان مثال یونانی دارای چهار کلمه متفاوت برای آنچه زبان انگلیسی به عنوان @ love @ نامیده می شود. در واقع C. S. Lewis کتابی در مورد چهار عاشق که در مسیحیت دیده می شود، دارد. بنابراین، من ترس دارم که این کتاب، که به نوعی نوعی از @ love @ است، در واقع میتواند بر روی فرض دروغین تأکید داشته باشد که همهی عبارات عشق، چیزی مشترک است و فروم فقط در معرض تلاش است که از نظر هستی شناختی معیوب این را می توان با فرض های مختلف مختلف که او در مورد انواع مختلف عشق را می بیند دیده می شود. سخن گفتن از مفروضات، این بخش دیگری است که در آن من با مشکلات. او تمام این فرضات را درباره ویژگی های مختلف @ @ @ می پذیرد، اما من می توانم از بسیاری از نمونه های متقاعد کننده برای اثبات او اشتباه فکر می کنم. فرض بر این است که غریزه مادر به فرزندان خود است، و چگونه این عامل تعیین کننده است در عشق مادری او ادعا می کند که مادران به دلیل تولد فرزند خود مستعد ابتلا به فرزند خود بدون قید و شرط هستند. من برعکس اعتقاد دارم. من فکر می کنم که می توانم هر پدیده ای را که با قاعده ساده تر اداره می کند، دوباره توضیح دهم، بدون در نظر گرفتن مفاهیم مختلف، و این ادعا می کند که @ love @ همانطور که می دانیم این است که صرفا یک مسئله رضایت و خودخواهی محدود است. ما عشق به یک هدف را نشان می دهیم، زیرا ما نیاز به چیزی از هدف داریم: این که آیا آن کودک، برادر، هم جنس زن یا همسایه خدا باشد. در صورتی که نیاز از بین برود، ما توقف نمایش عشق را متوقف می کنیم. بنابراین، در مورد عشق مادرانه، زمانی که نیاز دیگری وجود دارد که در مادر وجود دارد، که در مقابله با ضرورت مربوط به نوزاد است، پس از آن مادر به زود یا بعد کودک را برای پذیرش، رها کردن نوزاد در یک راه یا دیگری اگر عشق مادری غریزی بود، پس ما واقعا شاهد تعداد زیادی از یتیم خانه ها در سراسر جهان هستیم. فرض دیگری که او می کند، مرکزیت مخالف زن و مرد است. او ادعا می کند که این دو قطب برای عشق واقعی وابسته به عشق شهوانی ضروری است. به طور ضمنی، او به صراحت ادعا می کند که همجنس گرایان ناتوان از عشق هستند. من تمایل به مخالفت دارم شخصا، من معتقدم که انسانها می توانند پس از جنسیت باشند و اگر شخصیت های محدودی در این راه راه اندازی شوند، توانایی جذب شخص دیگری، صرف نظر از جنسیت افراد دیگر است. بنابراین، تنوع جنسیتی برای من فقط یک موضوع محدودیت است. من این واقعیت را دوست ندارم که فورمم به طور قطعی توانایی عاشق شدن از افراد غیر جنس گرا را از بین می برد. شاید این فقط نشانه ای از زمان هایی است که او در آن زندگی می کرد (این کتاب در سال 1956 منتشر شد)، و مطالعات مهم آلفرد کینزی و Evelyn Hooker هنوز در اطراف نبود. از سال 1956، همجنسگرایی با توجه به راهنمای تشخیصی و آماری ...

مشاهده لینک اصلی
من از این کتاب دوباره بخشی از آن را بخاطر داشته باشم، زیرا بخاطر این است که می گویند، و بخشی از این که من می خواستم دستورالعمل های ارich Fromms را درباره نحوه تفکر دوباره خواند. من دوست دارم آن را در صفحه 101 تا 102 قرار دهم: «اگر به شخص دیگری متصل می شوم چون نمی توانم روی پای خودم ایستاده باشم، ممکن است یک زندگی نجات دهنده باشد، اما رابطه ی عشق نیست. به طور متناقض، توانایی بودن به تنهایی شرطی برای توانایی عشق است. هر کسی که تلاش می کند با خودش تنها باشد، کشف چگونگی آن را دشوار می کند. او شروع به احساس بی قرارگی، بی حوصله و یا حتی احساس اضطراب قابل ملاحظه می کند. او معتقد است که تمایلی به تمایز خود با این عمل ندارد و فکر می کند که ارزش ندارد، فقط احمقانه است، زمان زیادی را صرف می کند، و غیره، و غیره. او همچنین مشاهده خواهد کرد که تمام انواع افکار به ذهن می آیند که او را در اختیار دارد. او خود را در مورد برنامه های خود برای بعدا در روز و یا در مورد برخی از مشکلات در کار او باید انجام دهد، و یا جایی که برای رفتن در شب، و یا در مورد هر تعداد از چیزهایی که ذهن خود را پر کنید - به جای اجازه آن را به خالی کردن خود. برای تمرین کردن چند تمرین بسیار ساده، به عنوان مثال، برای تمرین کردن در یک موقعیت آرام (نه شلاق زدن، و نه سفت و محکم)، برای بستن چشمها، و تلاش برای دیدن یک صفحه سفید در مقابل یک چشم ها و سعی کنید همه تصاویر و افکار تداخل را حذف کنید، سپس سعی کنید تنفس یکسانی داشته باشید؛ در مورد آن فکر نکنید و نه آن را مجبور کنید، اما به دنبال آن هستید - و در انجام این کار به آن حس دهید. علاوه بر این سعی کنید حس خود را داشته باشید؛ من خودم، به عنوان مرکز قدرت من، به عنوان خالق جهان من. باید دست کم تمرین هر روز صبح بیست دقیقه (و در صورت امکان طولانی تر) و هر شب قبل از رفتن به رختخواب

مشاهده لینک اصلی
کتاب های مرتبط با - کتاب هنر عشق ورزیدن


 کتاب فلسفه زیبایی : تفسیری تومایی
 کتاب فلسفه ادراک حسی
 کتاب اخلاق مهار جنگ
 کتاب 	الهیات پساهولوکاست
 کتاب دلایل عشق
 کتاب سینما و اندیشه