کتاب نقد عقل محض

اثر ایمانوئل کانت از انتشارات ققنوس - مترجم: بهروز نظری-بهترین کتاب ها و نمایشنامه های فلسفی

كتاب حاضر ترجمه نقد عقل محض اثر ايمانوئل كانت به فارسی است كه ويراستار آن كوشيده كل متن را كلمه به كلمه با ترجمه انگليسی «پل گاير» مطابقت دهد و ويرايش‌های بسياري در سه سطح محتوا، معادل‌ گزينی و نحو فارسی بر متن اعمال كند. صرف نظر از تمام مباحث در خصوص متن اصلی آلمانی، و ترجمه‌ های متعدد انگليسي ، ويراستار حتی در موارد اختلاف‌ برانگيز نيز بر ترجمه «گاير» تكيه كرده است. چشمگير بودن اصلاحات در ويراست فعلی، هم از حيث كمی و هم از حيث كيفی، حتی با مقايسه‌ای گذرا با ويراست قبلی همين ترجمه به خوبي آشكار مي‌شود. البته ويراستار از آنجا كه ويراستار اثر است نه مترجم آن، كوشيده است تا حتی الامكان از دخالت‌هاي سليقه‌اي در متن اجتناب كند و عمدتاً از معادل‌ها يا واژه‌هاي مترجم بهره ببرد، مگر در مواقعی كه آن‌ها را اشتباه يا گمراه‌كننده يافته است.
«بهروز نظري»، مترجم، در ويراست دوم اين كتاب كوشيده يك متن قابل فهم به دست دهد. از طرفي او تلاش كرده به صورت آگاهانه در سنت زبان فارسي زنده و معاصر قرار گيرد و با بهره‌گيري از سنت استادان نثر فارسي سرة معاصر در حد توان خود در راه اين بزرگان قدم بردارد.
ويراست دوم ترجمة كتاب نقد عقل محض شامل مقدمه ويراستار فارسي (دكتر محمدمهدي اردبيلي) به همراه يادداشت مترجم و مقدمه‌ها و پيشگفتارهاي ويراست اول و ويراست دوم اين كتاب مهم و ارزشمند است و آنگاه وارد متن اصلي مي‌شود.


خرید کتاب نقد عقل محض
جستجوی کتاب نقد عقل محض در گودریدز

معرفی کتاب نقد عقل محض از نگاه کاربران
امانوئل کانت نوعی مرد است که نه تنها تمام لذت های زندگی را از بین می برد؛ او لذت زیادی می برد در باز کردن مخزن تانک شادی شما و تماشای آن همه بر روی چمن فرسوده و غرق شدن به زمین - دیدن به سمت سیاره ذرات ریخته شده، بدون سر و صدا، و در نتیجه، به سمت انحلال غیرقابل برگشت خود. اگر امروز او زنده بود، به شما پیشنهاد می کنم که ظاهر چهره کانتس یک مرد شلوغ و پرمعنی است که ابدیت شصت ساله است، که اغلب در حیاط خود دیده می شود، تمیز کردن چاه های زیرزمینی یا چاه های زیرزمینی و یا خوش گذرانی از باغ خود. شاید هم پوششی از کلاه ایمنی و شلوارک خاكستری بسیار ضخیم داشته باشیم كه توپوگرافی كفشهای شلوار كوچك او را نشان می دهد كه او را می كشاند تا تشنگی از گلهای شاخه بریده اش را از بین ببرد. البته قابهای پلاستیکی پلاستیکی یک قهوه ای خشن هستند - نه لکه لاک پشتی، اما یک الگوی دوتایی خشن که یادآور فرمیک است که معمولا در سالهای پایانی دهه 70 بنا شده است. علاوه بر این، لنزها دارای اندازه های مختلفی هستند که به اندازه ای مناسب است که حتی از شیوه های مدرن ترین فریبنده استفاده کنند. جوراب های او (یا جوراب ساق بلند، همانطور که او آنها را می خواند) یک قهوه سنگین و ناخوشایند هستند، ریزه کاری اما slouchy. یک گروه الاستیک مقاوم در اطراف جوراب ساق بلند تلاش می کند تا آنها را به طور پیوسته در اطراف گوساله نگه داشتن، اما بازسازی، پایین تر از ورزش ورزشکاران باغبانی ممنوع است این بیهوده در برابر گرانش. در نتیجه، جوراب ساق بلند گاهی اوقات در اطراف مچ پا خود را لگد زدن. اما نه برای مدت طولانی او مینشیند، چرت زدن، بالابرها - لرزان، چوبه دار، بالابرها. اگر سرعت آیین ها فقط افزایش یافته و به پیشرفت معاصر معاصر برسد، ممکن است مشکوک به رقص باشد. یا به عنوان یک تفسیر دقیق. بعد ما باید پاهای خود را بحث کنیم، آیا نباید ما باشیم؟ به نظر می رسد که نیاز به آن وجود دارد ... پاهای کنتس - زمانی که هر دو شورت شبیه به آرزوهای صفری خود و جوراب های خود را به طور مطلوب انجام می دهند - از اواسط ران تا اواسط گوساله دیده می شوند و سفید و تقریبا بی مو هستند. آن نوعی سفید است که حتی برف جدیدترین افتاده و نوعی بیحسی که به سن خاصی برمیگردد، از بین میرود. آن تقریبا به نظر می رسد که جوانه های آن موهای یک بار مردانه در طول زمان از بین رفته اند و فقط باغبان پخت و پز را به یک بی طرفی جنسی خوشایند تسلیم می کنند. پاها او، در غیر این صورت، به طرز شگفت انگیزی با عضله در ارتفاع گوساله هستند: یک شکاف، عضلات اسپاستیک، مانند شکل کفی های بافته شده. صندلهای او قهوه ای گسترده و قهوه ای در مورد تسمه ها (سه تسمه در مجموع، هیچ کدام از آنها در زاویه تحریک آمیز قرار نمی گیرند) و به طور مبهم و نیمه نازک در طراحی - به عنوان مثال، سخت به عنوان مرکبات مرکبات، به منظور از بین بردن ظلم و ستم از Negev این همان چیزی است که امانوئل کان به نظر می رسد امروز، احتمالا. اگر همسایه شما بود (شاید نیم وجین خانه در خیابان باشد شاید) و شما در مزرعه ی ویلای S40 خود را به یک مزرعه ی ویینی و یا خانه ی خود رانندگی می دادید و اگر شما شاخ را با زحمت بکشید و او در حالی که در باغ خود غرق شده بود، به آقای کانت دست زد، او را اطمینان دادم، همچنان باقی می ماند، به طور قاطعانه با هم قرار می گیرند، و به برخی از نماز بی ایمان می اندیشند. به نظر می رسد که ماشین شما و شاخ هایش را نمی شنود و نه اینکه مشکوک بود که دستان شما در رضایت نامه مطرح شده است. اما البته او هیچ چیز جز یک انسان هوشمند نیست و بنابراین او می شنود و البته می داند یا حداقل مظنون است. اما او به سادگی کلاه ایمنی خورشید را کنترل می کند و انگشتانش را به دستکش های زرد خود زرد می کشد و به سمت شیئی می رود که هیچ شادی و رضایت او را به ارمغان نخواهد آورد، بلکه یک ذهن مستحکم بدون بافتی در داخل و در سراسر آگاهی خود که گذر می کند در برخی از فرهنگ های ناخوشایند برای سر و صدا از روشنگری.

مشاهده لینک اصلی
انستین با عجله گفت: اگر کانت تنها قادر به متوقف شدن تسلیم شدن در مورد ماهیت زمان و فضا بود، او در واقع می توانست چیز جالبی در مورد آنها کشف کند. اینشتین با توجیه قابل ملاحظه ای احساس کرد که کانت را رد کرد و از اینکه فلاسفه تمایلی به پذیرفتن ادعای او نداشتند شگفت زده شد. برای من، به نظر می رسد روشن است. کانت بارها و بارها به ما می گوید که زمان و فضا چیزی نیست؛ اما بینش انیشتین این است که این اشتباه است. فضا زمان، در واقع، چیزی است که ما می توانیم تقریبا به عنوان یک نوع سیال نامرئی که در آن ما هستیم فیزیکی ما را مفهوم مفهوم. ماده در زمان فضا برای تغییر شکل آن عمل می کند و فضا و زمان بر روی ماده تاثیر می گذارد تا باعث حرکت آن شود. این همکاری بین فضا-زمان و ماده همان چیزی است که ما به عنوان گرانش تجربه می کنیم. اینشتین به مراتب بیشتر از تصحیح جزئیات است. واضح ترین نتیجه این است که قسمت عمده Antinomy of Reason خالص - صدها صفحه صحیح از کتاب کانتس - نامعتبر است. کانت استدلال می کند تقریبا این که معنی ندارد که آیا جهان در فضا و زمان محدود یا بی نهایت است یا نه. واقعیت این است که زمان و فضا چیزهایی هستند که اساسا وضعیت را تغییر می دهند. بر خلاف ادعاهای کانتس، کل فضا و زمان هم اکنون یک چیز است. سوال این است که آیا این محدودیت یا بی نهایت به نظر می رسد مربوط به انحنای آن است، چیزی است که ما می توانیم اندازه گیری. بنابراین محدودیت جهان، بخشی از دنیای پدیده ها است و اخترشناسان طی چند دهه گذشته کارهای عملی زیادی را برای بررسی این سوالات انجام داده اند. در زمینه ادبیات، پروست به عنوان انیشتین مزاحم بود. نقل قول زیر از La prisonnière (ارائه شده در اینجا با ترجمه اسکات Moncrief) با شکوه احساسات خود را جمعآوری می کند: â € \"Jâ € â € V، Madame، Jà ¢ â،    »، نادرست Brichot comme le Gà © Nà © ral Deltour sà ¢ â،¬Â loignait. مايل هستيد که به عنوان يکي از اعضاي هيات مديره شرکت کنيد: «اخلاقيات اخلاقي، من، اخلاق، اخلاق، اخلاق، اخلاق، اخلاق، اعتقادي، اخلاقي و اخلاقي. Que les cafà © sà © © osophiques et les brasseries kantiennes en prennent leur parti، nous ignorers dà © plorablement la nature du Bien. مؤسسۀ مؤسس، به عنوان یک عضو از نظر علمی، از نظر علم و دانش، بی معنا، الهیات فلسفه دینی، علم و دانش، امانوئل کانت، دین و مذهب، علم و دین، دین و مذهب لوقل جی سویس پلاس ©، نقدی از نقاشی و نقاشی، هنر، هنر، هنر، هنر، هنر، هنر، هنر و ادبیات، هنر و ادبیات، هنر و ادبیات، شعر و ادبیات، شعر و ادبیات، شعر و ادبیات، شعر و ادبیات © ranien. من قصد دارم، مادام ، من برو، @ گفت: بریچوت، به عنوان ژنرال Deltour نقل مکان کرد دور. اما اول از همه، استاد من را برای یک لحظه کنار گذاشت:Moral Duty، @ او گفت، @ کمتر واضح است ضروری از اخلاق ما ما را آموزش می دهد. هر چه کافه های Theosophical و آبجو کانتی ها می گویند، ما به شدت از طبیعت خوب می ترسیم. من خودم که بدون تمایل به افتخار به دانش آموزانم سخنرانی کرده ام، در تمام بی گناهان، بر اساس فلسفه امانوئل کانت گفتم، من نمی توانم تصور دقیق در مورد مسائل اجتماعی که من در حال حاضر با آن بحران دلایل عملی که در آن رماندار بزرگ پروتستانتیسم به شیوه ای آلمانی به خاطر یک لحظه از لحاظ روحانی و روحانی آلمان، همه تغییرات عرفانی پومرانیا را فرا گرفت. این هنوز هم سمپوزیوم است، اما این بار در کونگسبرگ، به سبک محلی، غلیظ و ناراحت کننده از کلم بروکلی، و بدون هیچ پسر خوب به نظر می رسد.] AntithesisA کتاب درخشان و غیر قابل پیش بینی مهم است که بیشتر یا کمتر ایجاد فکر مدرن. ProofThe مشکل سازش جهان با احساسات با جهان مفاهیم، ​​شاید مسئله اصلی فلسفه است. هیچ کس قبل از آن یا از آن، بهتر از کانت در نقد اصل خالص بوده است. من فکر نمی کنم که تصادفی باشد که نسبیت و مکانیک کوانتومی، پیشرفت های بزرگی در فیزیک قرن بیستم، توسط دانشمندان آلمانی زبان کشف شد با کار خود کاملا آشنا شدند. نظریه ی نسبیت خاص یونسین ها عمدتا بستگی به بینش هایی دارد که ناظران مختلف زمان و مکان را به صورت متفاوت تجربه می کنند. لورنتز تمام اجزای اره برقی را در مقابل او داشت اما توانست آنها را درک کند که انقباضLorentz @ نمیتواند به عنوان یک واقعیت واقعی مفهوم شود، اما وابسته به ناظر است. اگر او توانست این نکته را درک کند، او در تاریخ به عنوان کشف رفته است. مکانیک Quantum یک مورد حتی واضح تر است، جایی که معادله Schrödinger تقریبا یک ترجمه مستقیم ایده های کانتس به شکل ریاضی است. تابع موج غیر قابل شناخت جهان را نشان می دهد؛ دنیای پدیده ها توسط سیستم عامل هایی که بر روی آن عمل می کنند، نشان داده می شود ...

مشاهده لینک اصلی
â € œ ... دلیل باید تازه ترین از همه وظایف خود، یعنی خود دانش خود، و ایجاد دادگاه عدالت، که به همین دلیل ممکن است ادعاهای قانونی خود را در حالی که اخطار تمام اعمال ناعادلانه خود را تضمین، و این نه صرفا حکم، بلکه طبق قوانین ابدی و غیر قابل تغییر آن است؛ و این دادگاه هیچ کدام از نقد ذات خالص خود نیست. نوشتۀ انتقادی کانت نشان می دهد که مشکل خودآگاهی، نه متافیزیکی، موضوع اصلی برای فلسفه اول است. این نشان می دهد که این متافیزیک نیست که می تواند به عنوان یک علوم فراشناختی یا به عنوان رشته ای که می تواند علم را نقد کند، به منظور تشخیص اساسی بودن سیستماتیک منطقی آن؛ بلکه این تئوری خودآگاهی است که می تواند این عملکرد را انجام دهد. کانت نشان می دهد که این تنها تئوری خودآزمایی است که می تواند اصول منطقی را شناسایی کند که ما می توانیم وحدت دانش را درک کنیم. این شاید بینش ساده کانتی باشد: دانش یکی است زیرا تجربه یک است و تمام دانش مبتنی بر اصول است که در نهایت از ساختار تجربه استخراج می شود. کانت در این کار چیزی کمتری نسبت به معرفی یک نقطه شروع جدید برای تفکر ایجاد نمی کند. و در عین حال کانت در اینجا نه تنها یک چشم انداز فلسفی را برای کنار گذاشتن همه چیز فراهم می کند. این به این معنا است که شاید هدف فلسفی خود را به طرز وحشتناکی دشوار به دقت مشخص کند. تجزیه و تحلیل او یک دکترین مثبت نیست، بلکه یک ابزار است که ما را قادر می سازد موضع بیرونی و بالاتر از همه دیدگاههای مثبت (در فلسفه و فراتر از آن) را بیابیم و آنها را روی یک نقشه منطقی مشترک قرار دهیم. این به این دلیل است که تجزیه و تحلیل آن ما را وسیله ای برای تصور کردن شرایط منطقی و ساختاری می داند که امکان پذیر است. ویتگنستاین شعار فلسفی - \"من علاقه مند به ساخت یک ساختمان نیستم، در حالی که داشتن دید قابل توجهی از پایه های ساختمان های ممکن\" - ممکن است فقط به کانت اعمال شود. Kants Critique تلاش می کند تا از فرد اول (و یا آنچه که او به عنوان یک دیدگاه \"transcendentalâ € ™) نامیده می شود، اصولی ساختاری، اصول اولیه ای است که ویژگی سیستماتیک تجربه و دانش را به طور یکسان امکان می دهد. در این، کانت پیشگام روش پدیدارشناختی برای توصیف ساختار شناخت است. این به این دلیل است که برخلاف یک شخص ثالث، تحلیلی تجربی و تحلیلی روانشناختی ساختار شناختی، کانتس تلاش می کند تا منطق منطق منسجم را بیان کند: یعنی اصول ساختاری که باید در صورت ارائه توضیحی کافی از سیستماتیک شخصیت تجربه کانت با حقیقت اساسی که فیلسوفان گذشته نادیده گرفته می شود، شروع می شود: واقعیت قابل حل از محدودیت شناختی. او اشاره می کند که یک چشم انداز که به دنبال توضیح با اصول متافیزیکی است که ابتدا مورد توجه قرار می گیرد، الزاما اساسا پرسش اصلی را مطرح می کند: دستگاه شناختی محدود ما به وظیفه درک اصول اساسی یک نظم جهانی از چیزها کافی است. کنتس کورنیکن به نوبه خود مبتنی بر مشاهدات ساده است که ساختار مشخصی از دلایل ما، ما را تنها الگوی ما برای به دست آوردن ساختار واقعی را فراهم می کند. به عنوان مثال، سوال ما باید شروع به تحقیق در مورد آن نیست که آیا جهان به خودی خود سبب ایجاد ساختار است. این به این دلیل است که پاسخ به این سوال به پاسخ به پرسش های اساسی بنیادی پایبند است: تا چه حد مفاهیمی مانند علت معتبر هستند؟ کدامیک از شهود از تجربه بدست می آیند؟ و به چه دامنه هایی اعمال می کنند؟ شعار کانتی - @ فکر بدون محتوای خالی است، شهود بدون مفاهیم کور @ - معیار کلیدی برای ارزیابی معنی داری مفاهیم را معرفی می کند که محتوای آنها از شهودات حاصل از حساسیت داده می شود. تلاش های متافیزیک پیش-انتقادی برای استفاده از این مفاهیم برای توصیف دنیای مستقل ذهن، این آزمون معنی داری کانتی را از بین می برد زیرا در چنین مواردی، این مفاهیم نمی توانند به وسیله هر تجربه احتمالی محتوا ارائه شوند. بنابراین قبل از تلاش برای «نظریه همه چیز»، باید ساختار این سیستم شناختی محدود را که دسترسی ما به واقعی را فیلتر می کند، طراحی کنیم. کنتس بزرگترین وقایع این بود که محدودیت هایی که توسط فرآیند ساخت دانش ایجاد می شود و مهمترین عامل تعیین کننده شکل هر گونه نظریه جهان است. از آنجاییکه دانش ما از ساختار چیزها توسط ساختار اندیشه بیشتر از ساختار چیزها محدود می شود، باید پارادایم های ما را بر اساس تجزیه و تحلیل پیشین ساختار اندیشه بسازیم. فلسفه کانتس به عنوان یک رد هیوم سازگار است. شک و تردید هیومن بر مبنای تحلیل تحلیلی تجربی است که در پی آن است که تجربه را به پایه â € œatoms â € و پس از آن برای بازسازی از آنها. این رویکرد تدریجی به توصیف ساختار تجربه، او را به شک و تردید که هر یک از اصول ساختاری عقل، که در متافیزیک بیان شده بود ...

مشاهده لینک اصلی
وقتی که من حدود هفت سال داشتم، فیلم مورد علاقه من Chitty Chitty Bang Bang بود و مامان از این استاد فلسفه می خواست که کتابی در مورد نقد دلیل خالص کانتس بنویسد. یک روز، از او پرسیدم که آن چه بود، و او به من گفت این درست مثل چیتی است. این یک نوع ماشین جادویی بود - من هنوز می توانم کلمات خود را به یاد داشته باشم - می توانستم در جاده ها احساس رانندگی کنم، در آب مفاهیم شناور شوم و حتی در دریا از توهم متعالیه پرواز کنم. و سپس او به من کل داستان Chitty Chitty Bang Bang را به من گفت، و کانت جایگزین Caractacus Potts و نقد جایگزین Chitty شد. واقعا علم مدرن بود و بارون بمبورست بعضی از فیلسوفان Id هیچ وقت از فراموشی متافیزیک نترسید. ما همه آهنگ های عنوان را با مامان های دوست پسر خواندیم، شروع کرد به این: دلیل خالص، نقد دلیل خالص بودن، نقد دلیل خالص دلیل، انتقاد از خالص، شما، نقد دلیل خالص نقد دلیل خالص ما شما را دوست دارم و، در، نقد دلیل خالص، خوب است ... من نمی توانم بقیه را به خاطر بسپارم. همه ما یک وقت عالی داشتیم، و تصمیم گرفتم کانت فیلسوف دومین مورد علاقه من بود، پس از دوست پسر مادرم. من مطمئن بودم که ازدواج می کنند و پس از آن یک هفته بعد آنها در مورد مقررات پیشگیرانه مصنوعی جنگیدند و خیلی زود به یکدیگر فریاد زدند و او را راندند و ما هرگز او را ندیدیم. من در مورد آن بسیار ناراحت بودم و به مامان گفتم که در آینده در مورد فلسفه خیلی جدی نباشم. هنوز هم این آهنگ را دوست دارم.

مشاهده لینک اصلی
من فقط کانت او را ایستاده است. به هر حال ... هرچند فلسفه بسیار غربی به من یادآوری می کند که چگونه چند فرشته می توانند روی سر یک رقص با هم رقابت کنند؟ من قسم می خورم که این آقایان شلوارهای خود را چنان محکم بسته بندی کرده اند که نمیدانم آنها چطور یک تخلیه درست انجام داده اند. مشکل با کان (به غیر از اینکه چقدر از شنیدن صدای صدای خود که در حال گوش دادن است لذت می برد) این است که او بی اعتبار در یک دنیای مسیحی، از طبیعت جدا شده و با دقت و دقت بالا آوردن زبان آلمانی، از بین رفته است. مرد ضعیف ... او به شدت نیاز به پریدن برهنه از طریق جنگل و خوردن یک بز تازه کشته شده در اطراف آتش، و پس از آن توسط یک زن و شوهر مناسب با مناطق زیادی از زمین خوردن.

مشاهده لینک اصلی
کتاب های مرتبط با - کتاب نقد عقل محض


 کتاب فلسفه زیبایی : تفسیری تومایی
 کتاب فلسفه ادراک حسی
 کتاب اخلاق مهار جنگ
 کتاب 	الهیات پساهولوکاست
 کتاب دلایل عشق
 کتاب سینما و اندیشه