ملال همواره بهنوعی با انسان همراه بوده است. کیرکگور میگوید «خدایان ملول بودند و بنابراین انسان را آفریدند. آدم از تنهایی ملول بود و بنابراین حوا را خلق کردند. از آن زمان، ملال وارد جهان شد و درست به همان نسبتی که جمعیت رشد میکرد، ملال نیز بیشتر میشد». این پدیده که در دوران پیشامدرن به اشراف و برخی طبقات خاص محدود بود از دوران رومانتیسم گسترش یافت و بهتدریج به یکی از ویژگیهای انسان مدرن تبدیل شد.
برخی ملال را ریشۀ تمام شرها مینامند، برخی دیگر آن را امتیازِ انسانِ مدرن و حتی وجه تمایز انسان و حیوان میدانند و گروهی دیگر، بر این باورند که ملال انسان را از انسانیت تهی میکند. برخی ملال را ثمرۀ کوچ معنا از زندگی انسان مدرن میدانند و برخی دیگر، آن را چیزی می دانند که به معنای بزرگ نهفتهای اشاره دارد.
ملال با معنای هستی سروکار دارد و همین کافی است تا اسوندسن، آن را موضوع فلسفه بداند. او در این کتاب میکوشد با رویکردی بینارشتهای و با بهرهگیری از متونی از رشتههای فلسفه، ادبیات، روانشناسی، الهیات و جامعهشناسی و بررسی آرای فیلسوفانی همچون سنکا، کانت، کیرکگور، نیچه و هایدگر و تحلیل مسائلی همچون رابطۀ ملال با رومانتیسم و مدرنیته، کار و فراغت، و مرگ و زندگی، ما را به درک بهتری از ابعاد مختلف این مفهوم و نقشی که در زندگی ما ایفا میکند و واکنشهای مختلفی که میتوان در برابر آن نشان داد برساند.
خرید کتاب فلسفه ملال
جستجوی کتاب فلسفه ملال در گودریدز
معرفی کتاب فلسفه ملال از نگاه کاربران
واقعاً ملالانگیز بود. فکر تازهای هم چندان برایم نداشت. حتی نمیتوانم بگویم افکارم را در این زمینه مرتب کرده باشد. اما چندتا یادداشت کوچک برداشتم:
در آثار شوپنهاور انسان میتواند از رنج و ملال یکی را برگزیند، «چون زندگی هر انسانی همچون آونگی بین رنج و ملال در نوسان است .»: شوپنهاور انسان را موجودی میداند که بیوقفه میکوشد تا با تغییر شکل زندگی، از رنجی که شرط بنیادی زندگی است بگریزد. ولی هنگامی که این تغییر شکل موفق نیست و باید رنج را سرکوب کرد، زندگی ملالانگیز میشود. ص. ۶۷
بالغ شدن یعنی پذیرش این که زندگی نمیتواند در قلمرو جادویی کودکی بماندو بنابراین تا حدی ملالانگیز است، ولی در عین حال با ملا هم میشود زندگی کرد. البته هیچ مشکلی را حل نمیکند، ولی ماهیت مسئله را تغییر میدهد. ص. ۱۸۸
اولین و مهمترین مشکل، پذیرش این است که تنها چیزی که داریم لحظههای کوچکاند و زندگی در بین این لحظهها ملال زیادی را در برابر ما قرار میدهد. چون زندگی از لحظهها تشکیل نشده است، بلکه از زمان تشکیل شده است .... یکی از منابع ملال عمیق این است که به دنبال لحظهی بزرگ میگردیم در حالی که آنچه داریم لحظههای کوچک است. اگرچه از معنای عظیم بیبهرهایم، ولی معنا هست، و ملال نیز با آن همراه است. باید ملال را به عنوان واقعیتی پرهیزناپذیر، یعنی سنگینی کولهبار زندگی بپذیریم. راه حل عالی نیست، چون نمیتوان برای ملال راه حلی عالی یافت.
مشاهده لینک اصلی
«بالغ شدن یعنی پذیرش اینکه زندگی نمیتواند در قلمرو جادویی کودکی بماند و بنابراین تا حدی ملال انگیز است، ولی در عین حال با ملال هم میشود زندگی کرد. البته این هیچ مشکلی را حل نمیکند، ولی ماهیت مسئله را تغییر میدهد.»
لارس اسونسن توی این کتاب در ۴ بخش به ملال میپردازه. اول یه تاریخچه از ملال ارائه میده و ادعا میکنه ملال مخصوص انسان مدرنه و میگه تا چند صد سال قبل اصلا حالتی به اسم ملال وجود نداشته.
توی بخش دوم ملال رو در ادبیات و به خصوص توی رمانهای ویلیام لاول، دیوانهی آمریکایی و تصادف بررسی میکنه و در مورد ساموئل بکت و اندی وارهُل حرف میزنه (بخش مربوط به وارهل برام جذابترین بخش کتاب بود.)
بعد به ملال از دیدگاه هایدگر و پدیدارشناسی ملال میپردازه و بعد از اون هم در مورد این حرف میزنه که درک ملال ممکنه به ما چه کمکی بکنه.
به نظرم اگر براتون ملال مسئلهست، یا مایلین بدونین چرا ملولین و یا میخواین بدونین ملول بودن مفیده یا مضر، این کتاب گزینهی خیلی خوبیه برای خوندن. فقط در نظر داشته باشین که هیچ راهکاری برای فرار از ملال ارائه نمیشه. چون ملال ظاهرا راه حلی نداره.
مشاهده لینک اصلی
کتاب های مرتبط با - کتاب فلسفه ملال
برخی ملال را ریشۀ تمام شرها مینامند، برخی دیگر آن را امتیازِ انسانِ مدرن و حتی وجه تمایز انسان و حیوان میدانند و گروهی دیگر، بر این باورند که ملال انسان را از انسانیت تهی میکند. برخی ملال را ثمرۀ کوچ معنا از زندگی انسان مدرن میدانند و برخی دیگر، آن را چیزی می دانند که به معنای بزرگ نهفتهای اشاره دارد.
ملال با معنای هستی سروکار دارد و همین کافی است تا اسوندسن، آن را موضوع فلسفه بداند. او در این کتاب میکوشد با رویکردی بینارشتهای و با بهرهگیری از متونی از رشتههای فلسفه، ادبیات، روانشناسی، الهیات و جامعهشناسی و بررسی آرای فیلسوفانی همچون سنکا، کانت، کیرکگور، نیچه و هایدگر و تحلیل مسائلی همچون رابطۀ ملال با رومانتیسم و مدرنیته، کار و فراغت، و مرگ و زندگی، ما را به درک بهتری از ابعاد مختلف این مفهوم و نقشی که در زندگی ما ایفا میکند و واکنشهای مختلفی که میتوان در برابر آن نشان داد برساند.
خرید کتاب فلسفه ملال
جستجوی کتاب فلسفه ملال در گودریدز
در آثار شوپنهاور انسان میتواند از رنج و ملال یکی را برگزیند، «چون زندگی هر انسانی همچون آونگی بین رنج و ملال در نوسان است .»: شوپنهاور انسان را موجودی میداند که بیوقفه میکوشد تا با تغییر شکل زندگی، از رنجی که شرط بنیادی زندگی است بگریزد. ولی هنگامی که این تغییر شکل موفق نیست و باید رنج را سرکوب کرد، زندگی ملالانگیز میشود. ص. ۶۷
بالغ شدن یعنی پذیرش این که زندگی نمیتواند در قلمرو جادویی کودکی بماندو بنابراین تا حدی ملالانگیز است، ولی در عین حال با ملا هم میشود زندگی کرد. البته هیچ مشکلی را حل نمیکند، ولی ماهیت مسئله را تغییر میدهد. ص. ۱۸۸
اولین و مهمترین مشکل، پذیرش این است که تنها چیزی که داریم لحظههای کوچکاند و زندگی در بین این لحظهها ملال زیادی را در برابر ما قرار میدهد. چون زندگی از لحظهها تشکیل نشده است، بلکه از زمان تشکیل شده است .... یکی از منابع ملال عمیق این است که به دنبال لحظهی بزرگ میگردیم در حالی که آنچه داریم لحظههای کوچک است. اگرچه از معنای عظیم بیبهرهایم، ولی معنا هست، و ملال نیز با آن همراه است. باید ملال را به عنوان واقعیتی پرهیزناپذیر، یعنی سنگینی کولهبار زندگی بپذیریم. راه حل عالی نیست، چون نمیتوان برای ملال راه حلی عالی یافت.
مشاهده لینک اصلی
«بالغ شدن یعنی پذیرش اینکه زندگی نمیتواند در قلمرو جادویی کودکی بماند و بنابراین تا حدی ملال انگیز است، ولی در عین حال با ملال هم میشود زندگی کرد. البته این هیچ مشکلی را حل نمیکند، ولی ماهیت مسئله را تغییر میدهد.»
لارس اسونسن توی این کتاب در ۴ بخش به ملال میپردازه. اول یه تاریخچه از ملال ارائه میده و ادعا میکنه ملال مخصوص انسان مدرنه و میگه تا چند صد سال قبل اصلا حالتی به اسم ملال وجود نداشته.
توی بخش دوم ملال رو در ادبیات و به خصوص توی رمانهای ویلیام لاول، دیوانهی آمریکایی و تصادف بررسی میکنه و در مورد ساموئل بکت و اندی وارهُل حرف میزنه (بخش مربوط به وارهل برام جذابترین بخش کتاب بود.)
بعد به ملال از دیدگاه هایدگر و پدیدارشناسی ملال میپردازه و بعد از اون هم در مورد این حرف میزنه که درک ملال ممکنه به ما چه کمکی بکنه.
به نظرم اگر براتون ملال مسئلهست، یا مایلین بدونین چرا ملولین و یا میخواین بدونین ملول بودن مفیده یا مضر، این کتاب گزینهی خیلی خوبیه برای خوندن. فقط در نظر داشته باشین که هیچ راهکاری برای فرار از ملال ارائه نمیشه. چون ملال ظاهرا راه حلی نداره.
مشاهده لینک اصلی