کتاب ترس و لرز

اثر سورن کی یرکگور از انتشارات نشر نی - مترجم: عبدالکریم رشیدیان-بهترین کتاب ها و نمایشنامه های فلسفی

In Timore e tremore Kierkegaard tenta di rispondere all’angoscioso dilemma della rinuncia, il sacrificio richiesto dalla ragione: la dimensione del silenzio e dell’assurdo pieno di solitudine e di sofferenza della fede, che «comincia là, appunto, dove la ragione finisce». Raccontando la storia di Abramo e la paradossalità del sacrificio del figlio Isacco che gli viene chiesto da Dio, Kierkegaard mostra la radicalità dell’atteggiamento religioso. Una rassegnazione infinita e un credere nell’assurdo che inducono l’autore a porre il problema del rapporto dell’individuo con il tempo e la realtà, e a sviluppare l’idea dell’unione di necessità e libertà, di finito e infinito, realizzata nell’io.


خرید کتاب ترس و لرز
جستجوی کتاب ترس و لرز در گودریدز

معرفی کتاب ترس و لرز از نگاه کاربران
Frygt og Bæven = fear and trembling, Søren Kierkegaard
تاریخ نخستین خوانش: پنجم اکتبر سال 1996 میلادی
عنوان: ترس و لرز : غزل دیالکتیکی؛ نویسنده: سورن کی یرکگور؛ مترجم: محسن فاطمی؛ تهران، سازمان تبلیغات، 1373؛ در 231 ص؛ چاپ دوم 1374؛ چاپ سوم 1376؛ موضوع: مسیحیت - قرن 20 م
عنوان: ترس و لرز ؛ نویسنده: سورن کی یرکگور؛ مترجم: عبدالکریم رشیدیان؛ تهران، نشر نی، 1378؛ در 173 ص؛ چاپ دوم 1380؛ شابک: 9643124347؛ چاپ پنجم 1385؛ چاپ ششم 1386؛ هفتم 1387؛ هشتم 1388؛ یازدهم 1392؛
عنوان: ترس و لرز ؛ نویسنده: سورن کی یرکگور؛ مترجم: محمدصادق رئیسی؛ تهران، روزگار نو، 1392؛ شابک: 9786006867625؛
سورن کی یرکگور یا با نام مستعار: یوهانس دو سیلنتیو؛ داستان قربانی کردن پسر، و ایمان راسخ و استوار ابراهیم علیه السلام را بنوشته؛ و ایشان را شهسوار ایمان نامیده است. ا. شربیانی

مشاهده لینک اصلی
انتظاری که برآورده نشد...

اونقدر که انتظار داشتم و ازش شنیده بودم برام جذاب نبود.

نقاط ضعف :

- توضیحات اضافه زیادی توی این اثر وجود داره. مطلبی رو که میخواد بیان میکنه، مطمئن میشه که شما مطلب رو متوجه شدید، دوباره مثال میزنه، دوباره مطلب رو بیان میکنه و دوباره مثال میزنه و تغییرات جزئی در اصل مساله میده. مثل جایگشت در ریاضیات، اگر اصل مساله رو فهمیده باشی و بتونی کانسپت اصلی رو درک کنی، دیگه لازم نیست ادامه سوال، فقط با تکرار های جزئی دوباره پرسیده بشه، و در نتیجه جواب هایی با تغییرات جزئی دوباره به آن داده بشه. اگر کسی نمیتونه این قضیه رو با تمام توضیحاتی که داده شده، متوجه بشه، حتی اگه تمام حالت های مختلف جزئیات رو دوباره بیان کنی و جواب رو با تغییرات جزئی بدی، باز هم کمکی به فهم خواننده نخواهد کرد.
- نکته ای که ذکر کردم، میتونه قابل توجه دوستانی هم باشه که میگن که این اثر با سیستم کاملا هگلی نوشته شده، یا این ایده که این اثر از قصد سخت نوشته شده و فهمیدنش سخته.
- در ادامه باید بگم که با اینکه کتاب حجم زیادی نداره، اما اگر نکته ای که ذکر کردم رعایت میشد، حجم این اثر خیلی کمتر میشد و زمینه تفکر بیشتری در متن برای خواننده باقی میماند.
- برای افرادی که بیان کردن که خواندن این اثر سخت هستش، میتونم بگم که ابتدا سعی کنید عنوان مساله رو کامل متوجه بشید، سپس ابتدای قضیه توضیحی رو کامل درک کنید و با سیستم پیشروی نویسنده آشنا بشید، اونوقت میتونید به تنهایی تمام موضوع رو خودتون با قدرت تفکر، متوجه بشید. در نتیجه خواندن ادامه اثر هم سریع تر و آسان تر خواهد شد.
- نکته جزئی دیگری که بشخصه دوست نداشتم، که البته با توجه به سلیقه هر کس میتونه متفاوت باشه، وارد کردن جزئیات مساله زندگی شخصی فرد، در باطن مساله ای هستش که ذکر شده، که باعث میشه افرادی مثل من، به این نکته فکر کنند که محرک اصلی و واقعی نوشتن این اثر برای نویسنده چی بوده. بخش جالب و طعنه آمیز این قضیه اینجاست که با توجه به محتوای این اثر، نکته ای که ذکر کردم، کاملا پارادوکسیکال میشه. (باید این اثر رو بخونید تا کامل متوجه منظورم بشید.)
- نکته جزئی دیگه اینکه عنوان کتاب با محتوای آن زیاد سازگاری نداره...
- یک نکته شخصی : به عنوان یک آتئیست، خواندن دوباره داستان های خدا، ایمان و پیامبرش، کمی برام حوصله سر بود، به طوری که اگر واقعا حرفی برای گفتن نداشت، خواندنش رو ادامه نمیدادم.


حالا بریم سراغ
نقاط قوت :

- پوشش کامل اثر، بر روی مساله ذکر شده طوری که اگر همگام با نویسنده پیش برید، هیچ نکته تاریکی براتون باقی نمی مونه.
- تِم معما گونه مناسبی که اثر داره، جوری که کاملا یک اثر دیگه در باطن نیست و از طرفی معمای خیلی سختی هم در مفهوم و مخاطب خاصش نداره.
- مانور مناسب نویسنده روی موضوع مورد بحث و بیان قوی پارادوکسیکال آن در ظاهر و باطن مفهوم مساله.


در نهایت میتونم بگم که برای من چیز جدیدی برای ارائه نداشت که قبلا نخوانده باشم، البته این موضوعات رو از نویسنده هایی که بعد از کیرکگور بودن خواندم، پس بنابراین چیزی بدی متوجه نویسنده نمیشه و در اصل قدرت این نویسنده رو نشون میده. حل کردن مسائل اصلی داستان هم، با توجه به موضوع اخلاق، قدرت تفکر و محاسبات ریاضی، به سادگی قابل حل هستش و بر خلاف تصور عموم، این کتاب رو به اثری نه چندان پیچیده تبدیل میکنه.
برای من، به یک بار خواندنش می ارزید.

مشاهده لینک اصلی
به نظر می رسد که پس از خواندنFear and Trembling @ همه فکر من در مورد ایمان در Kierkegaard بستگی دارد. کدام نه ادعا می کند که من درک می کنم استدلال های خود را، اما استدلال های خود را به غلبه بر راه من در مورد مسائل فکر می کنم. با وجودی که صدای Kierkegaards در ما از حاشیه به نظر می رسد عجیب و غریب بخشی از جریان گسترده ای از نوشتن قرن نوزدهم، Dostoevsky، اگر او سرماخوردگی نداشته باشد، نویسندهی غیر روسی و لوتری با تأکید بر ایمان تنها احساس من را میپذیرفت. اگرچه دوباره می توانم خواننده کافی از خواننده کیرکگارد نداشته باشم، زیرا او فقط از طریق لانه ای از هویت های جایگزین، به عنوان اینکه درگیر واکنش قابل قبول است، یا با خواننده پنهان می کند، می فهمد. من فکر می کنم این اولین بار خوانده شده، و پس از آن دوباره آورده شد آن را چند بار با خواندن داستایوفسکی به طور جدی در 20 سالگی من و سپس با استفاده از رمان دیوید لدز درمان - هر چند Kierkegaard بیشتر از پست ایستاده در مسیر پایین خود را تا زمانی که شخصیت مرکزی چسبیده به یک برنامه خسته کننده مضحک (مشاهده اسپویلر) [ ,null,null,3],returning to his long lost first girlfriend, thirty?",null,null,3],Forty?",null,null,3],years after separating (hide spoiler)] through faith alone which results in his renewal.Historically I think its interesting because it offers in the knight of faith a rejection of the triumph of reason.",null,null,3],Not having been raised as regular church goer, I was slightly surprised by Kierkegaard, because my assumption was that all religious people were naturally Kieregaardian knights of faith.What strikes me as interesting about the Abraham story is that he isnt bothered by the concept of child",null,null,3],sacrifice, which seems to be as a concept an entirely reasonable one to him, what is bvothersome is just the logical conundrum of how God may not be sticking to his side of the bargain and that leads, even requires Kierkegaard to dub Abraham a knight of",null,null,3],faith, the champion of sola fide.",null,null,3],We might well think that in those days God was plainly so slippery and elusive that one was obliged to cling to pure faith to avoid being completely hopeless.",null,null,3],A golden calf is at least reliably golden and immobile.",null,null,3]]

مشاهده لینک اصلی
ترس و لرزش در ابتدا در سال 1843 منتشر شد و به زبان دانمارکی نوشته شده بود و نام مستعار. هدف این کتاب دو برابر بود. اول Kierkegaard می خواست به توصیف ماهیت ایمان واقعی با استفاده از داستان ابراهیم تقریبا قربانی Isaac برای نشان دادن این مفهوم. دوم، او می خواست به مقابله با فلسفه هگل که معتقد بود این دلیل بود بالاترین شکل تفکر است. Kierkegaard استدلال کرد که ایمان بالاتر از دلیل است. با این حال، Kierkegaards درک ایمان چیزی متفاوت بود و یا فراتر از تصورات مشترک از کلمه در استفاده روزمره است. برای تشخیص ایمان، صحبت کردن در مورد Kierkeaard، اصطلاح شوالیه ایمان را استفاده می کند. به گفته وی، هر کسی که می گوید آنها یک شوالیه ایمان هستند، بر اساس تعریف یک شوالیه ایمان است. این ویژگی شخصی است که نمیتواند به اشتراک گذاشته شود. برای آن موضوع نمی توان توضیح داد، قابل فهم یا منطقی ساخت. با این وجود، این کتاب تلاش می کند تا این کار را انجام دهد. مشکل اصلی من این کتاب این است که داستان تقریبا قربانی کردن یک پسر که در داستان ابراهیم گفته شده است و اسحاق به حواس من احمق است. من بیشتر به این موضوع ایمان می آورم که با استفاده از برخی داستان های دیگر توضیح داده می شود. به طرز عجیب و غریب، داستان یک پدر که فرزندانش را به خاطر دلایل ظاهری شریف مورد قتل قرار می دهد، به نظر می رسد خط افسانه ای نسبتا محبوب در ادبیات باستانی است. دو مثال برجسته در این کتاب ذکر شده عبارتند از: Agamemnon / Iphigenia و داستان های یفتاه / دختر. اینها و همچنین داستان ابراهیم، ​​ریشههای خود را در عصر برنز داشتند و احتمالا در سالهای پیش از سده شانزدهم، در سنت شفاهی گذشتند. من می توانم ببینم که چگونه یک داستان مثل این است که توجه شنوندگان را جلب کند. کیرکگارد می گوید که ابراهیم یک شوالیه واقعی است، زیرا تنها در پاسخ به درخواست خداوند عمل می کند و اقدام برنامه ریزی شده او تنها برای خود (و خدا) شناخته شده است. از سوی دیگر، اعمال Agamemmons و Jefths عمومی بود و انجام شد برای حفظ افتخار شخصی، به این ترتیب آنها شوالیه ایمان واقعی نیستند. آنها تمایل دارند باور کنند که فلسفه هگل بیشتر از Kierkegaard حس می کند تا زمانی که اشاره کرد که نازی ها و کمونیست ها از هگل استفاده کرده اند ثابت می کند که وفاداری به دولت بالاترین فراخوان بود. در مقابل، پیام Kierkegaards مسئولیت اقدامات فرد را بر عهده می گیرد. به نظر Kierkegaard به این معنا بیشتر حس می شود. اگر چه، این واقعیت که کیرکگارد می گوید منطقی است، نشانه آن است که من او را به درستی درک نمی کنم زیرا او معتقد است که ایمان حس می کند. من هرگز ترس و لرزش را به ابتکار خود نمی خوانم. این کتاب توسط گروه کتاب های بزرگ کتاب KC مورد بحث قرار گرفت که من بخشی از آن هستم. خوشبختانه، اعضای گروه از من هوشمندتر هستند، بنابراین بحث و گفتگو به خوبی انجام شد.

مشاهده لینک اصلی
من این کتاب را در ترجمه خواندم. من در حال احترام از نویسنده آن بودم. با این حال، این کتاب به راحتی قابل خواندن و موقعیت مرکزی است (که ابراهیم باید تنها پسرش ایساک را در فرمان خداوند قربانی کند) که در آن تمام متن متوقف می شود، جالب و جذاب است. تقریبا در هر صفحه دوم، من یک خط یا دو را میخوانم، و سپس فقط بر روی چیزی که در آن پخش میشوند، بازتاب مییابم. به عنوان مثال، ایمان آغاز می شود که علت متوقف می شود، و جملات طولانی وجود دارد که می توان برای مدت طولانی به آن فکر کرد. من همچنین فکر می کنم که این یکی از آن کتاب ها است که باید به آرامی خوانده شوند. به این نگاه کن اگر هیچ آگاهی ابدی در انسان وجود نداشت، اگر در انتهای همه چیز تنها یک قدرت جسورانه وجود داشته باشد، اگر در زیر همه چیز، یک حباب بی پایه وجود داشته باشد که هرگز نباید پر شود - چه چیز دیگری زندگی، اما ناامیدی است! اگر چنین بود، و اگر هیچ پیوندهای مقدس وجود نداشت که بشریت را با هم بپوشاند، اگر یک نسل به دنبال دیگری مانند برگ در جنگل بماند، چگونه می توان توخالی و بدون آرامش بود. همچنین یادداشت ها در انتهای کتاب جالب Kierkegaard این کتاب را به نام خود نوشت، اما او به شدت از عمق و ارزشش آگاه بود. در حقیقت، او در مورد دستاورد او بسیار دچار مشکل شده بود. او در مجلات خود نوشت که این کتاب تنها قدرت است که او را جاودانه می کند. نکته ای است که کسی به نوشتن خود (و یا محتوای و ارزش کار خود) می نویسد و می تواند چنین اظهارات قطعی را صادر کند. من از او عذرخواهی می کنم؛ زیرا چنین ادعاهایی در نهایت به درستی رسیدند و او همگی این را می دانستند. در جهان معاصر، به ویژه در دنیای غرب، ما در مورد فرهنگ، برخورد تمدن ها، ادیان، به ویژه اسلام صحبت می کنیم. غرب نیز تمایل زیادی دارد که خود را از بقیه جدا کند و سنت و فرهنگ خود را در مرزهای شرقی / غرب (به طرز شگفتانگیزی توسط کیپلینگ) مورد توجه قرار می دهد. با این حال، در فیلسوف دانمارکی زیاد است که این دوتایی های سفت و سخت را خنثی می کند. می توان چند مفاهیم کلیدی فلسفه شرقی را در آثار خود ردیابی کرد. به ویژه هندوئیسم. این کتاب ها در مورد ایده ایمان بسیار زیاد است و به معنی آن است. نوعی اهمیتی که Kirekegaard به ایمان اختصاص می دهد به نوعی توجه به تنوع گوناگون اسلام در تخیل محبوب غربی را هدایت می کند. مطمئنا در كتابی كه به طور كلی Kirekegaards â € \"سهم او در جهان است، بسیار وجود دارد.

مشاهده لینک اصلی
ایمان، \"پارادوکس وجود\" است. \"این نگرانی نیست که در چشم غیر ممکن باشد.\" به همین ترتیب، ایمان موضوع این کار است که کیرکگارد از طریق نویسنده نام مستعار \"لقب\" فکر می کند او بعضی از آزادی هایی را که برای نویسنده ی داستان «یوهانس دی سلیتیو» اختصاص داده شده است، ارائه می دهد. پس کی جوهانس د silentio است؟ او خنده دار است: \"ما در حال حاضر برای چندین روز یکشنبه ها از صحبت های زیادی برخوردار هستیم، بنابراین نیازی به عجله نیست.\" \"به پایین زمین (؟):\" به جای یادگیری از این است که او (فرقه ای ضعیف ) ناتوان از عظمت است و به راحتی آن را پذیرفته است، چیزی که من نمی توانم آن را تایید کنم، از آنجایی که من خودم آن را انجام می دهم و در عین حال: \"برای من بخشی از زمان من به فهم فلسفه هگلی اختصاص داده شده است، همچنین معتقدم که من بیشتر یا کمتر آن را فهمیدم، به اندازه کافی خسته به نظر می رسم که در آن نقاطی که، با وجود مشکل، نمی توانم آن را درک کنم، دلیل آن این است که خود هگل به طور کامل روشن نیست. \"شاید حتی می گویند یک فروتنانه کمی در تسلیم او؛ و بیشتر، که در این فروتنی، به خوانندگانش اجازه می دهد که به طور مشابه ادعا کنند: «من بخاطر فلسفه Kierkegaardian خودم نه همه اینها را، بلکه برخی از زمانها را درک کرده ام، همچنین معتقدم که من بیشتر یا بیشتر به اندازه کافی درک می کنم، به اندازه کافی رنج می کشم تا اعتقاد داشته باشم که من می توانم به طور ضمنی به این نکته اشاره کنم که من هم همین طور پذیرفتن عصبانیتم را پس از آن که فقط خواستار پذیرش \"یوهانس دیلتیمو\" شدم، که [من] به اندازه کافی خسته به نظر می رسد که در آن نقاط که در آن، با وجود مشکل در بر داشت، من نمی توانم آن را درک کنم، دلیل این است که خود Johannes de silentio کاملا معلوم نشده است. شاید بتوان گفت چنین چیزی راجع به تقریبا هر فیلسوف که در مورد آن صحبت می کرد، می توانست بگوید. اعتبار Kierkegaard اعتبار من، من فکر نمی کنم او از این بی اطلاع است. این (درک و ارتباط انتزاعی) در واقع مسئله وجود انسان است. در ترس و لرزش Johannes de silentio آزادی تفسیر بسیار خاصی از داستان ابراهیم / اسحاق را برای انتقال نقاط او می گیرد. او می خواهد ما را به این باور برساند که برای ابراهیم، ​​این مشکل نهایی بود، نه تقریبا به قتل پسرش، بلکه اعتقاد بر این است که او در مورد کسب و کار آن، در پوچی است که او این کار را اغلب انجام داد فرزندان خود را به قتل رساندند و فرزند را از دست ندهند. باشه؟ اکنون به نظر می رسد آسان به نظر می رسد که همراه با یوهانس، هنگامی که می گوید که شوالیه ایمان، با چسبیدن به چیزی که او قربانی می کند در حالی که هنوز آن را انجام می دهد، خود را اثبات می کند که عمل سخت تر و قابل توجهی نسبت به شوالیه استعفا، کسی که پیوست خود را برای انجام عمل مشابهی از دست می دهد. و همچنین به نظر می رسد که به راحتی فکر می کنم که برای من و یا شما اعتقاد به این پوچ ممکن است به برخی از نوع عمل نهایی مانند مشکل است. اما آنچه که من نشان می دهد نه کاملا در این کار به این دلیل است که این عمل برای ابراهیم خیلی سخت است. در درجه نخست به این دلیل که ابراهیم، ​​احتمالا بر خلاف اکثر افراد دیگر، قبل از محاکمه نهایی خود، تا حدودی منظم و نسبتا مستقیم با خدا بوده است؛ و این، به نظر من، قطعا آستانه آنچه را که درک فهم انسان است، آشکار می کند. حتی ممکن است ادعا کند که Johannes de silentio حتی بر این واقعیت هم تردید ندارد. برای ابراهیم، ​​که تا به حال بسیاری از صحبت با خدا بود، \"به نظر می رسد خدا به معنای واقعی کلمه\" آه \"در ابراهیم قرار داده است؛ این که آبرام قبل از این ایرنی کوچک است \"آیا واقعا می تواند چنین مشکلی را برای پذیرش هر گونه پوچ بودن داشته باشد؟ درک انسانی من، حداقل در حقیقت، بر این واقعیت است که خدا از تجربیات من غافل شده است به طوری که «در آبراهام نبود». مدتها قبل از ابراهیم بزرگ شده، فورا تکه تکه تکه شده بود، فهم او، اگر هنوز هم می توان آن را درک فیزیکی نامید، توسط تماس او با بی انتها خراشیده شده بود؛ و بنابراین، من تمایل به فکر می کنم، او بسیار مجهز به انجام در پارادوکس است، و عملکرد او کاملا عمل نهایی از ایمان است که Johannes de silentio می خواهد آن را داشته باشد. گفت: من فکر می کنم آقای de silentio یا باید بگوییم Kierkegaard در حال انجام کاری مهم است. او از دليل ما مفهوم را در اين مورد «فيث» و از آن دوري مي کند، به طوری که آن را دور از دسترس ناتواني تصورات ما قرار می دهد (یکی از شگفتی ها که احتمالا کیرکگارد شنید Depeche حالت \"عیسی مسیح\" - \"رسیدن و لمس ایمان\" - یک بار بیش از حد آن روز)، به طوری که، اگر فقط برای یک لحظه، ما با محدودیت ها روبه رو شویم نه در درک فعلی ما، بلکه در محدودیت درک خودمان. هوملد به دلیل اینکه شرایط انسان را مشخص می کند؛ خوشحالم که به سمت بی انتها اشاره می کند. و این حرکت، من فکر می کنم چیزی است که در تلاش های ما برای فهمیدن جهان، از طریق فلسفه، مذهب، علم و غیره انجام می شود، بیش از حد به ندرت انجام می شود. از طریق او، شاید به تدریج، شاید به تازگی حذف شده است، بازنگری از ابراهیم / اسحاق داستان او شبهه ای از انسانی را به رسمیت می شناسد ...

مشاهده لینک اصلی
از صمیم قلب اعتراف می کنم که همه چیز را در این نوع از کتاب های فلسفه به طور کامل نمی فهمم چون من یک متخصص کیرکگارد نیستم و من مطمئنا یک محقق فلسفی نیستم اما پیام های او را درک می کنم، پیام های عمیق او را در یک کابوسی از اصطلاحات فلسفی، ارجاعات اساطیر یونان، افسانه های اروپایی و برخی از شعر ها در بالای آن همه پراکنده است. ترس و وحشت تحقیق او به پارادوکس ایمان، تجزیه و تحلیل پیچیده مسیحیت و احساسات انسانی است. در این کتاب، Kierkegaard به اضطراب ابراهیم و فداکاری پسرش اسحاق، عزت کامل خود را به خدا و واقعیت paradoxical خطر خود نگاه می کند. تفکر او در مورد خود فرد، استعفا بی انتها و شوالیه ایمان، مثال های شگرف از تفکر موجود، درک روانشناسی حاد و آگاهی آگاهانه از شرایط بشر است. آنچه کیرکگارد را متفاوت از دیگر فیلسوفان می داند، اما عقل او، افسون او، او حس شگفت انگیزی از طنز و پروسس شعر، که باعث می شود ترس و لرزش یک کار بی نظیر بزرگ فلسفه و ادبیات در خالص ترین آن (به طور خلاصه فکر: اگر Søren Kierkegaard نوشت رمان؟ Hmm، جالب ...)

مشاهده لینک اصلی
کتاب های مرتبط با - کتاب ترس و لرز


 کتاب یونگ : مفاهیم کلیدی
 کتاب فلسفه زیبایی : تفسیری تومایی
 کتاب فلسفه ادراک حسی
 کتاب اخلاق مهار جنگ
 کتاب 	الهیات پساهولوکاست
 کتاب دلایل عشق