کتاب جنس دوم

اثر سیمون دوبووار از انتشارات توس - مترجم: قاسم صنعوی-بهترین کتاب ها و نمایشنامه های فلسفی

جنس دوم، جلد اول حقایق و اسطوره ها
سیمون دو بوار 1908 - 1986 میلادی
La deuxiems Sexe Vol1
قسمت اول سرنوشت
قسمت دوم تاریخ
قسمت سوم اسطوره


خرید کتاب جنس دوم
جستجوی کتاب جنس دوم در گودریدز

معرفی کتاب جنس دوم از نگاه کاربران
از خوندن این کتاب لذت بردم. از جمله کتاب هایی که ذهن رو روشن می کنن و درک جدیدی از وضعیت رو بهت می دن. نمی خوام چیز زیادی بنویسم چون زیاد در موردش گفتن و نوشتن، فقط دو تا زمینه اصلی به طور مستقیم و غیر مستقیم توی این کتاب زیاد استفاده شدن. یکی دیالکتیک که دوبوار برای توصیف وضعیت زن و رابطه اش با مرد زیاد از این مفهوم چه به صورت هگلی و چه به صورت مارکسیستی استفاده کرده. دیگری هم اینکه زن و زنانگی یک برساخت تاریخی است نه یک وجود جوهری ثابت. این زمینه دوم با توجه به گرایشات اگزیستانسیال دوبوار چندان دور از انتظار نیست.

مشاهده لینک اصلی
هیچ عجیب و غریب و نزاع نادرست @ مرد هرگز با نمایندگی از خود به عنوان فردی از یک جنبه خاص شروع نمی شود؛ بدون شک می گوید که او مرد است @ مرد خود را به عنوان مثبت و بی طرف نشان می دهد. او نماینده زن به عنوان منفی است. انسان خود را به عنوان هدف معرفی می کند. او نماینده زن به عنوان ذهنی است. جالب اینجاست که انسان موضوع است، اما هدف؛ زن شیء است، اما ذهنی است. ارسطو یک زن را از نظر کمبود مشخصی تعریف می کند و به همین دلیل معیوب است. زن نسبت به مرد تعریف شده است. انسان نسبت به زن تعریف نشده است. با این حال، هر دو با هم جفت می شوند، دوگانگی، که تماما از دو جزء برای یکدیگر ضروری است. جفت شدن الزاما مستلزم تسویه دائمی یا تسلیم دادن یکی به دیگری نیست. با این حال، سطح معینی از سوء ظن در تمام روابط وجود دارد. @ رده از دیگر به عنوان اولیه به عنوان خود آگاهی است. @ از دوگانگی خود و دیگران حاصل می شود. De Beauvoir استدلال می کند که محکومیت غیر قابل درک است، اگر در واقع جامعه انسانی به سادگی یک Mitsin یا مشارکت بر اساس همبستگی و دوستانه بودن بود. @ با این حال، طبق نظر هگل، ما در آگاهی، خود، خودمان، دشمنی اساسی را نسبت به هر چیز دیگری پیدا می کنیم آگاهی موضوع را فقط می توان در مقابل مخالف قرار داد. بنابراین، تحت تعقیب قرار می گیرد، اما این به سادگی در یک جهت نیست. موضوع با شی مخالف است. این خود را به عنوان ضروری به عنوان مخالفت با غیر ضروری تعریف می کند. با این حال، دیگر هوشیاری، دیگر نفس، ادعای متقابل را ایجاد می کند. در درک آن (آگاهی دوم)، موضوع است و اولین آگاهی شیء است. هر موضوع Master است و هر کس دیگر برده است. @ Willy-nilly، افراد و گروه ها مجبور به درک متقابل روابط خود هستند. @ De Beauvoir از سوال قاتل سوال می کند: چرا اینطور است که این رابطه متقابل بین جنس ها به رسمیت شناخته نشده است، که یکی از شرایط متضاد [مذکر] به عنوان تنها ضروری است، انکار هر نسبیت در رابطه با همبستگی آن [زن] و تعریف دوم به عنوان خالص خالص؟ چرا زنان معتقد به حکومت مرد نیستند؟ هیچ موضوعی به راحتی داوطلب نمی شود تا شیء، غیر ضروری شود؛ دیگر کسی نیست که در تعریف [خود] به عنوان دیگر، یکی را تشکیل می دهد. دیگر به عنوان یکی از آن ها در تعریف [خود] به عنوان یکی مطرح می شود. اما اگر دیگران وضعیت خود را از دست ندهند، [او] باید به اندازه کافی محکوم به قبول این دیدگاه بیگانه باشد. بنابراین، کدام منبع مأموریت زن است؟ منشا ماندگاری مردانه زن چیست؟ چرا Man @ ثبات @ زن به عنوان شیء و محکوم کردن او را به @ overhadowed و برای همیشه فراتر از یک ego (وجدان) دیگری که ضروری و حاکم است؟ درام زنانه در این درگیری میان آرزوهای اساسی هر موضوع (ego) قرار دارد - که همیشه خود را \"ضروری\" می داند و مجبور کردن شرایطی که او غیرعادی است؟ چه شرایطی زنان را آزاد می کند و چگونه می توان آنها را غلبه کرد؟ هرچند بر پایۀ فلسفی ساخته شده است، @ Second Sex @ به دنبال پاسخ های دقیق به این سوالات می باشد.

مشاهده لینک اصلی
از دست رفته به پیش راننده تا رانده یک ردیف در اجاق گاز * * * کلمه â € œpregnantâ € باردار با اشاره است. و برای زنان \"اغلب در شرایط بدن بیشتر از مردان مشاهده می شود\" هیچ چیز پیش زمینه بدن زنان بیشتر از بارداری. جالب اینجاست که سیمون دوبووور، که به نام \"مادر\" فمینیسم مدرن نامیده می شود، جالب توجه است، و درباره مادر بودن خود فکر می کند. با توجه به آنچه که او در رابطه با سکس دوم می نویسد، بیووور احتمالا با نگرش دوست من همخوانی دارد ... چند سال پیش یکی از دوستان من به میل خود به داشتن یک کودک سخن گفت. او احساس کرد که در اوایل سی ساله اش بود - او باید با آن برخورد کند، اما در حالی که هنوز در مدرسه فارغ التحصیل بود، در نظر نمی گرفت که باردار باشد. هنگامی که از او پرسیدم چرا، او پاسخ داد که این حاملگی شما را به چنین فردی تبدیل کرد و در محوطه مدرسه فارغ التحصیل شد، او احساس می کند که \"در میان ذهن ها\" است. ترس او چندین فرض را شامل می شود: مادر یک بدن است. بدن فکر نمی کند روشنفکران، دانشآموختگان، استادان، نویسندگان \"فکر می کنند. مادران فکر نمی کنند یک زن، \"به عنوان یک دانشجوی کارشناسی ارشد یا استاد\"، می نویسد، گفتگو، تولید، فکر می کند از موقعیت یک دختر، یعنی از موقعیت یک بدن زن هنوز به اندازه کافی محکم به فکر. بارداری یا زایمان علاوه بر موقعیتی که به طور سنتی در برابر عقل قرار دارد (با توجه به پیش شرط قبلی: «کودک یا کتاب»)، نشان دهنده از دست دادن کنترل و ناراحتی ناشی از بدن (سموتوفوبیا) است. ماریان هیرش، در طرح مادر / دختر، هر دو کمبود کنترل و سوفاتوفوبیایی را به عنوان دو حوزه «اجتناب و ناراحتی با مادران» (165)، اغلب در فتواهای فمینیستی آشکار می کند. در اتاق زنان، یکی از شخصیتهای مریلین فرانسوی، بارداری را به عنوان زمانی که یک زن کنترل بدن خود را (و به علاوه ذهن او) و همچنین هویت او را از دست می دهد، برآورد می کند: بارداری یک انتظار طولانی است که در آن شما یاد می گیرید چه چیزی به طور کامل کنترل کنترول زندگی شما را از دست می دهد. هیچ قهوه ای وجود ندارد هیچ روزی نیست که در آن فرم و شکل طبیعی خود را دوباره به دست آورید و می توانید به کارهای خود بازگردید. شما حتی یک ساعت می توانید چیزهایی را که موجب تورم شما می شود، بخورید، شکم خود را کشش دهید تا پوست احساس کند که انگار آن را پشت سر بگذارد، لگد زدن به شما از داخل تا زمانی که شما سیاه و آبی است. شما حتی نمیتوانید بدون صدمه زدن به خودتان دست به کار شوید. شرایط و شما یکسان هستید: شما دیگر کسی نیستید، بلکه بارداری است. (69) در دوران بارداری، شما \"دیگر کسی نیستید\"، دیگر شما \"شما\" نیستید. به طور منطقی، سوال بعدی این است که آیا شما همچنان در هنگام تبدیل شدن به مادر هستید؟ سیمون دوبووور جواب این سوال را می دهد: بارداری و مادران یک زن از هویت و عقل او را ربوده است. بواوور بارها و بارها در مصاحبه هایش و در کتاب هایش اشاره به مادران به عنوان برده هایی که به جسد آسیب می رساند و از تعقیب فکری دور می شود. توصیف بوهواری از بارداری، از کتاب تاثیرگذار آن، Sex Second (1949)، بسیار شبیه به توصیف نقل قول بالا از اتاق زنان است. در حالی که شخصیت فرانسوی تاکید می کند که چه میزان حاملگی یک زن را به خطر می اندازد، بیوویر بیشتر می رود و حاملگی را بیشتر شبیه بیماری ای می کند که در نهایت آدم را نابود می کند: [جنین:] غنی سازی و آسیب است؛ جنین بخشی از بدن او است و یک انگل است که بر آن تأثیر می گذارد. او دارای آن است، و او توسط آن اداره می شود؛ آن را نشان دهنده آینده است و، حمل آن، او احساس خود را به عنوان جهان گسترده؛ اما این نفوذ بسیار او را نابود می کند؛ او احساس می کند که خودش هیچ چیز دیگری ندارد. (تأکید اضافه شده است، 495) در این نظریه، یک زن نه تنها هویت سابق خود را در روند بارداری از دست می دهد، بلکه ذهن خود را از دست می دهد، همان طور که بواویور نشان می دهد وقتی زن باردار را در شرایط کمتر از بشر توصیف می کند:. . . اما در مادر بودن، ضدضعاف موضوع و شیء متوقف می شود؛ او و کودکانی که با آن متورم شده اند، یک جفت مبهمی را که توسط زندگی به هم ریخته است، تشکیل می دهند. طبق طبیعت، زن باردار گیاه و حیوان است، یک شمع انبوه کلوئید، انکوباتور، یک تخم مرغ؛ او بچه ها را از اجساد جوان و مستقیما مأیوس می کند و جوانان را تحقیر می کند، زیرا او یک انسان، یک فرد آگاه و آزاد است که ابزار منفعل زندگی است. (495) دیدگاه بیووئر در نقل قول فوق، نظر را جذب می کند. گرچه سکس دوم به طور ظاهری به عنوان یک نقض عینی ارائه شده است، هیچ تلاشی برای عینی بودن در اینجا وجود ندارد. در آنچه که اغلب به یک محرک احساسی معروف است، بیووئور بی اعتنا به بدن زن باردار تمرکز می کند، آن را با یک زن و یا یک «کلوئید» تعریف می کند و پس از آن، به طور رایگان «بیان می کند که یک زن باردار توصیف بارداری نشان می دهد نگرش های او نسبت به بدن باردار و فروپاشی ذهنی ذهن و هویتی که او با زایمان می بیند، را نشان می دهد. حمله بوکوویرو به مادران تعجب آور است، مگر اینکه شما در این باره ی خواندن یونانی ها از بوگوتا خواند. در اینجا، می توانید ببینید که چگونه بواویور به صورت سیستماتیک رد می کند

مشاهده لینک اصلی
به نظر می رسد که تقریبا یک سال طول کشید تا این کتاب را تمام کند. در دفاع من 701 صفحه است. تا زمانی که می توانم به یاد داشته باشم، از زمانی که ابتدا نام او را شنیدم و بعد از آنکه می دانستم که یک کتاب به نام رابطه جنسی دوم توسط یک زن فرانسوی نوشته شده است (و من فرانسوی را تحسین می کنم) میخواهم آن را بخوانم. سالها گذشت، من با ایده فراگیری فراجناحی به عنوان فرانسوی بازی میکردم، زیرا میتوانستم آن را در اصل اما خرس، زمان بسیار کم، کتابهای زیادی بخوانم. و من نیز طلسم برای کتاب در مقاله دارم و من در سراسر جهان جستجو می کنم قبل از من استعفا به خواندن یک PDF از یک کتاب است. خوب، من جستجو و جستجو كردم و سپس چند مورد ديگر را جستجو كردم، اما نشانه هاي اين كتاب را نداشتم (و نسخه فارسي شمارش نمي كند، وقتي چيزها سخت مي شوند، ترجمه ها خشن هستند). هرچند، به عنوان يك دانشجوي ادبيات انگليسي و خودم را از طريق سالها، متوجه شدم که بیشتر من زندگی می کنم، هرچه بیشتر ببینم، هر چه بیشتر بخوانم، بیشتر احساس می کنم که من یک فمینیست هستم، بنابراین با موضوع پایان نامه من (یا گرفتار شدم): فمینیسم تفاوت، و حالا من تا به حال برای خواندن این کتاب، اجازه می دهد آن را ببینید. این زن فمینیسم را آغاز کرد. و بنابراین شروع شد، یک سال سفر به خواندن این شاهکار. فصل اول و من منفجر شد، حتی اگر همه آن را در مورد زیست شناسی (فصل اول)، او در مورد زن بسیاری از گونه ها صحبت می کند، اما حتی جالب است. در فصل های بعدی، او به زنان از هر منظر احتمالی نگاه می کند، درون، بدون، اجتماعی، بیولوژیکی، فلسفی، تاریخی و فرهنگی، در هرجایی، آگاه و ناخودآگاه می بیند، او عمیق و عمیق تر از شما می داند که وجود دارد، به توضیح دهید که چرا و چگونه و به چه دلیل زنان چگونه هستند، چه کسی این کار را برای ما انجام می دهد، چرا که از سال ها تغییر نکرده است، که از همه اینها سود می برد و بعد از 600 صفحه خواندن افسانه، شیرین می شود نتیجه گیری چگونگی رفع آن، چگونگی تغییر آن، چگونگی غلبه بر آن. و من دوست دارم که او درست مانند Woolf علاقه مند به جدایی از مردان و زنان نیست، او به تفاوت و برابری باور دارد. هیچ کس نباید نفرت داشته باشد، ما نیازی به مبارزه نداریم، فقط باید عمیق نگاه کنیم و پاسخ هایمان را پیدا کنیم؛ چرا که مهم نیست که چقدر با آن مبارزه می کنید، آینده آینده و آینده برابر است.

مشاهده لینک اصلی
این متاسفانه نسخه کوتاه Simone de Beauvoirs The Second Sex بود، چون هنگام سفارش (به دلیل قیمت) اشتباه کردم، بنابراین این فقط عصاره های نسخه کامل است که امیدوارم در زمان دیگری بخواند. به عنوان یک هوادار پرشور فمینیسم، برابری و آزادی جنسی برای زنان این جالب بود و برای بحث برانگیز آن زمان فلسفه فمینیستی را قبول می کرد و برای هر کسی که زمان لازم برای خواندن نسخه های طولانی را ندارد، اما من کمی ناامید می شوم به طوری که آن را به وضوح در جایی عمیق وجود ندارد که مسلما نسخه کامل آن را داشته باشد. با این حال، چندین سال پیش با همکاری همسایگی من در مسافرت به مدرسه رفتم. در مراسم تظاهرات / دعوت نامه برای زنانی که منجر به اعتقاد من شدند، تنها مردی که حضور داشت، من را به من نشان داد، درست نیست. مردان و زنان در تمام سنین که کاملا من را منفجر کرد! این یک راه صلح آمیز و شایسته برای نشان دادن همبستگی من با جنس مخالف بود. من مطمئن هستم که این کتاب تاثیر بزرگی در اواخر دهه ی هفتاد و هشتاد و هفتاد و هفتاد و هفتاد و هفتاد و هفتاد و هشتاد و هشتم داشت. خوب انجام شده سیمون

مشاهده لینک اصلی
این تحقیق گسترده و علمی که در سال 1946 توسط رمان نویس اگزیستانسیالیست فرانسوی و سیمون دوبووئر، فمینیست نوشته شده است، متن اصلی برای فمینیسم قرن بیستم است. مطالعات طولانی شامل فصل های متعدد است که از تاریخ زنان در جوامع سراسر دنیا آغاز می شود. نخستین دیدگاه بیووورها این است که جهان همیشه توسط مردان تحت سلطه بوده است - از این رو، عنوان او نام زنان را به عنوان @ sex second یا le deuxiÃmeme sexe @ فرض خود را که از طریق این کتاب اجرا می شود این است که معتبر وجود ندارد دلیل پدیده پیری دنیای تحت سلطه مرد است. @ اما چه امتیازاتی [مردان] اجازه داد تا زنان را تحت سلطه قرار دهند؟ او می پرسد. او یادداشت می کند که این مردان هستند که ارزش ها، اعتقادات و ادیان را ایجاد می کنند. بنابراین، تعصبات مردانه به جای هر گونه نقص مادرزادی در زنان، باعث شده است که موقعیت زنان در جامعه کاهش یابد. بیووور به همان اندازه در مورد نیاز به زنانی که بالاتر از تحصیلات پایین تر تحصیل می کنند، با این که مردان نفوذ خود را محدود کرده اند، مورد ستایش قرار می گیرند. بیووور همچنین از این واقعیت که زنان متاهل تحت قانون فرانسه از قرن ها به عنوان افراد زیر سن قانونی برخوردار بودند انتقاد می کند؛ بیشتر شبیه دختران شوهرانشان نسبت به همسرانشان است. این قانون که چنین محرمانه ای را مجاز می داند و حتی خواستار همسرش برای اطاعت از شوهرش \"در سال 1942، فقط شش سال قبل از انتشار Le Deuxième Sexe، در فرانسه ادامه داد. و در اینجا یک واقعیت است که من برای همه دانشجویان فرانسوی شکایت می کنم: زنان آمریکایی تا سال 1920 حق رأی دادن را نداشتند، که به اندازه کافی بد است، اما زنان فرانسوی تا سال 1946 رای ندادند (به طور تصادفی، همان سال سکس دوم منتشر شد)! اما به نظر من بویوویر یک مرد متجاوز است، من تردید دارم که او اینطور نیست. او به سادگی خواستار برابری جنسیت و شانس (و میل) برای زنان در همه جا می شود تا به پتانسیل بالاتری برسند و عملکرد ذهنی، احساسی و خلاقانه را در همان سطح که قبلا فقط برای مردان محفوظ مانده است، برسانند. همچنین، اگرچه دوووور تصمیم به ازدواج نداشت یا فرزندش (در واقع او یکی از اولین زنان درخواست و دریافت یک لوله درمانی بود)، او مدت طولانی در رابطه با ژان پل سارتر، همسر جانشین زندگی خود زندگی می کرد. آنها یک جلسه درست ذهن بودند. بسیاری از جوایز جالب توجه بسیاری وجود دارد که بویوئر درباره فمینیسم می نویسد، زیرا او زنان را از زمان خود و در آینده به پتانسیل کامل فکری و خلاقانه خود می برد. این خواندن نسبتا طولانی و متراکم است، بنابراین به نوازش کردن، آهسته کردن آن، علامت گذاری متن و گرفتن یک میلیارد یادداشت. من مدتها به طور اتفاقی در نسخه فرانسوی مشغول به کار شدم، سپس با استفاده از نسخه فرانسوی من در کنار هم برای انجام دادن و یادداشت برداری، دیگران را با زبان انگلیسی خواندم. در هر دو زبان، ارزش آن زمان بود!

مشاهده لینک اصلی
کتاب های مرتبط با - کتاب جنس دوم


 کتاب داعش های کراواتی و تفریح آدم خواران
 کتاب رمانتیسم
 کتاب رساله ای در باب زیباشناسی ژاپنی
 کتاب دولت مدرن: بی طرفی اخلاقی و تکثر دینی
 کتاب معرفت شناسی
 کتاب پیاده روی با بیست فیلسوف